شوراها را به اهلش بسپاریم

پیش بینی نهادی تحت عنوان شورای شهر و روستا در قانون اساسی جمهوری اسلامی در بدو تاسیس نظامی برآمده از یک انقلاب آن هم در مقطعی که تقریباً تمام کشورهای همسایه ایران در منطقه با اصول اولیه حاکمیت مردم غریبه بودند و اندک تجربه‌ای از حلاوت‌ها و پیچیدگی‌های احترام به حقوق مدنی اکثریت جامعه نداشتند، بدون شک نشانه‌ای سترگ از خاستگاه دینی و انسانی یک انقلاب مردمی است.

این حرکت ارزشمند اگرچه پس از اندک زمانی گرفتار مشکلات تحمیلی از بیرون و اقتضائات نظام انقلابی نوپا شد اما توانست به فاصله کوتاهی بعد از کاهش مشکلات و افزایش رواداری در جامعه‌ای انقلابی، نخستین حضور عینی خود را در اواسط دهه هفتاد با برگزاری اولین دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا تجربه کند.

امروز و در آستانه برگزاری پنجمین دوره انتخابات شوراها با مروری بر آنچه در چهار دوره قبل گذشته است، انبوهی از تجارب تلخ و شیرین پیش روی ناظران و شهروندان و روستائیان نقش می‌بندد که هر یک می‌تواند و باید چراغ راه آینده و ملاکی برای انتخاب ۲۹ اردیبهشت باشد.
از آنجا که حضور در این انتخابات بدون نظارت شورای نگهبان قانون اساسی انجام می‌گیرد، تنوع و تکثر داوطلبانی که مجال این را می‌یابند خود را در معرض رای مردم قرار دهند، بسیار بیشتر از سایر انتخابات‌ها در کشور است، مردم ایران طی چهار دوره گذشته طیف‌ها و چهره‌های مختلف و متنوعی را در این عرصه آزموده اند؛ سیاستمداران اصلاح طلب یا محافظه کار، چهره‌های هنری و ورزشی، فعالان و زنان خانه دار.

حضور و فعالیت نمایندگانی از این طیف‌ها طی چهار دوره گذشته و کارنامه‌ای که از خود بجا گذاشته اند، مجموعه‌ای از تجارب مثبت و منفی است که باید با توجه به آن به سمت انتخاب‌هایی هوشمندانه، دقیق و صحیح‌تر حرکت کرد.

مرور تجربه کشورهایی که سابقه‌ای طولانی‌تر از مادر نظام‌های دموکراتیک دارند، نشان می‌دهد علی‌رغم اینکه دامنه فعالیت و گستره تاثیرگذاری تصمیمات اعضای نهادهایی در عدد شوراهای شهر و روستا در ایران، این نهادها هسته اولیه حضور و مشارکت مردم در مدیریت اجتماعی و عرصه‌ای برای تمرین دموکراسی در بدنه جامعه هستند که می‌توانند زمینه ساز نهادینه شدن روح حاکمیت مردمی در سایر لایه‌های قدرت و جامعه شوند. چنین ابزار و فرصتی برای کشوری مانند ایران که به علل تاریخی متعدد هنوز از فقدان حزب واقعی و فعالیت حزبی به عنوان سنگ بنای جمهوریت رنج می‌برد، بسیار مغتنم است.

ایرانیان اکنون با تجربه چهار دوره شوراهای شهر و روستا می‌توانند و باید نمایندگان را برای شهرها و روستاهایشان انتخاب کنند که واقعاً افرادی معتقد و آگاه به دانش و فن اداره شهرها و روستاها باشند.

شهرهای ایران و به خصوص تهران به عنوان مرکز کشور طی سال‌های اخیر از روح شهروندی تهی شده و بیشتر به مجموعه‌ای از سازه‌ها و خودروها تبدیل شده‌اند که در آنها کمتر به بایسته‌های یک زندگی سالم شهری پرداخته شده است.

حضور متخصصان شهری در شوراها می‌تواند این انحراف زیان بار را تا حدودی جبران کند و نهاد شورای شهر را از مفاسد پلکان ترقی سیاسی برای عده‌ای بودن رها سازد.

منبع: روزنامه جمهوری اسلامی

شاید این مطالب را هم دوست داشته باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.