۷ مسئله در انتخابات شورای شهر
شهره مجمع در نوشتاری با عنوان مسئله در انتخابات شورای شهر در روزنامه شهروند نوشت:
١- مسأله مرکز و مرکزگرایی
در انتخابات شورای شهر بیشتر نوشتارها و یادداشتهای مربوط به انتخابات شورای شهر حول تهران میچرخد. اینکه چرا ورزشکاران و هنرمندان بیتخصص جای افراد متخصص را گرفتهاند یا اینکه چرا مسأله هویت سیاسی نامزدهای شورای شهر مغفول مانده است.
درحقیقت تمامی این یادداشتها برای شهروندان تهرانی کاربرد دارد و شهروندان سایر شهرهای بزرگ و کوچک کمتر میتوانند از این توصیهها استفاده کنند.
٢- مسأله تجربه زنان بر مسند ریاست شورای شهر
در انتخابات دور گذشته شورای شهر دربرخی شهرهای پیرامونی مانند نیکشهر زاهدان، بانه و روانسر دوشهر کردنشین، گرگان و خمینیشهر بانوان بر مسند ریاست شورای شهر نشستند. علت انتخاب بانوان دراین شهرهای پیرامونی و محروم بیشتر به فعالیتهای فرهنگی آنها دربین مردم آن مناطق برمیگردد. از اینرو شناختهشدهتر هستند و از اعتماد، حسن رفتار و مقبولیت بیشتری نزد ساکنان آن مناطق برخوردارند. واقعیتی که امکان آن برای شهرهای بزرگ کمتر پیش میآید و امکانپذیر نیست. پس نوع رأیدهی به نامزدهای انتخاباتی درشهرهای بزرگ و کوچک به نوع فعالیتهای افراد بستگی دارد. بدین معنی که درشهرهای کوچک، انجام فعالیتهای فرهنگی و اقتصادی و درشهرهای بزرگ، فعالیت سیاسی برجسته است اما وجه مشترک هر دو «سلامت رفتاری و اجرایی» است.
٣- توجهنکردن به تخلفات اعضای شورای شهر
چندی پیش نیمی از اعضای شورای شهر تبریز به دلیل فساد مالی تعلیق شدند. جالب اینجاست که برخی از اعضای تعلیقشده در انتخابات پنجمین دوره شورای شهر تبریز ثبتنام کردند (منبع: خبرگزاری فرارو). دراین خصوص هیچ بررسی و گزارش خاصی از تخلفات اعضای شورای شهر درشهرهای بزرگ و کوچک وجود ندارد، حتی با یک بررسی ساده در اخبار میتوان تخلفات اعضای شورای شهر چند شهر بزرگ و کوچک را فهمید و در انتشار آن برای راهنمایی ساکنان و شهروندان آن شهرها اطلاعرسانی کرد تا مجددا آن افراد انتخاب نشوند.
۴- مشخصنبودن راههای مطالبه خواستههای شهروندان از اعضای شورای شهر و پاسخگویی اعضای شورای شهر به مردم
درحقیقت هنگامی که اعضای شورای شهر توسط مردم انتخاب میشوند، یعنی نهاد بالادستی برای پاسخگویی و ارایه گزارش عملکرد دیگر دولت نیست بلکه مردم و شهروندان هستند. این درحالی است که هیچکدام از اعضای شورای شهر خود را موظف به ارایه گزارش عملکرد درطی دوره ۴ساله خود ندانسته و نمیدانند. دراین ۴سال، کدام گزارش عملکرد توسط شورای شهر به مردم و شهروندان ارایه شده است؟ درکدام شهر بزرگ و کوچک صورت گرفته؟ مثلا عملکرد اعضای شورای شهر تهران درمورد حوادث پلاسکو و فرونشستهای مکرر خطوط مترو یا املاک نجومی و… به مردم چه بوده است؟
شهروندان نیز از راههای درخواست چنین مطالباتی مطلع نیستند. درحقیقت ازحقوق شهروندی خود آگاه نیستند. حتی بهعنوان یک شهروند نمیدانیم شرح وظایف اعضای شورا چیست؟ اعضای شورای شهر به کدام یک باید پاسخگو باشد؛ دولت یا مردم؟ منابع مالیاش از کجا تأمین میشود؟ چگونه میتوان عملکرد آنها را زیر سوال برد؟ هنگامی که هریک از اعضا تخلفی مرتکب شدند، علاوه بر قوهقضائیه مردم بهعنوان شهروندانی که آنها را انتخاب کردهاند، چگونه میتوانند آنها را مجازات کنند؟ و…
۵- عدم ارایه سندی مبتنی بر شفافیت مالی اعضای شورای شهر
یکی از ابتداییترین مطالبات شهروندان از اعضای شورای شهر این است که قبل از ورود به شورا، خود، خانواده و اقوام نزدیکش چه دارایی داشتهاند و درحال حاضر خود و حلقه فامیل و دوستانش صاحب چه دارایی، شرکتی، زمین و… هستند؟
۶ – عدم ارایه تحلیلی برجسته بر تفاوت مدیریت و برنامهریزی شهری درشهرهای بزرگ و کوچک
در انتخابات شورای شهر زمینههای ساختاری، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی شهرهای بزرگ و کوچک متفاوتاند و در هریک، یکی از این ابعاد به صورت برجسته در انتخاب نامزد مشخص اثرگذار است. بهعنوان مثال، درشهرهای کوچک معیار فرهنگی بر سیاسی ارجح است و برعکس درشهرهای بزرگ معیار سیاست بر فرهنگ.
ضرورت پرداختن به این نشانهها و شاخصها در تحلیل کلی برای کلیه شهروندان ایرانی بایسته است.
حتی بررسی تفاوت درتعداد و نوع کمیسیونها درشهرهای بزرگ و کوچک دارای اهمیت مضاعف است.
٧- عدم وجود گزارش خاصی دربررسی عملکرد موفق- ناموفق اعضای شورای شهرهای بزرگ و کوچک
در واقع گزارش خاصی حتی ازجانب روزنامههای محلی درخصوص عملکرد و اقدامات مثبت یا منفی مصوبات شورای شهر وجود ندارد. بهعنوان مثال، عملکرد و مصوبات اعضای شوراهای شهر درکمیسیونهای؛
١: برنامه و بودجه ٢: سلامت و محیطزیست ٣: عمران و حملونقل ۴: فرهنگی و اجتماعی ۵: معماری و شهرسازی
۶: نظارت و حقوقی چه بوده است؟ چه بسا صنف روزنامهنگاران با انجام گزارشهای تحقیقی میتوانند گام مهمی دراین خصوص بردارند.