به کی رای ندهیم به کی رای بدهیم؟
سید جمال هادیان طبائی زواره*
چند روز دیگر تبلیغات انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا آغاز خواهد شد و سیل تبلیغات نامزدها چهره شهر را دگرگون و مردم را در میان انبوه داوطلبان و تبلیغات رنگارنگ سردرگم خواهد کرد.
این سردرگمی در تهران، به خاطر کثرت نمایندگان، بیشتر از سایر نقاط کشور است و تحقیق دقیق درباره هریک از نامزدها از حوصله اغلب رایدهندگان خارج است.
از این رو تلاش میکنند به یکی از فهرستهای جناحین رای دهند و خود را خلاص کنند.
اما سوالی که همچنان در ذهن مردم و به ویژه مردم تهران باقی است این است که: ما تا کنون چهار دوره رای دادهایم و افرادی را به نمایندگی از خودمان به شورای اسلامی شهر تهران فرستادهایم اما هنوز ترافیک به جای خود باقی است! آلودگی هوا همچنان قربانی میگیرد! اختلاف طبقاتی در این شهر بیداد میکند! بافت شهر فرسوده و ناهمگون است! سرانه فضای سبز کاهش یافته است! هنوز وقتی حادثه و بحران میآید از بیکفایتی پشتمان میلرزد؟ بیکاری و رانتخواری و شهرفروشی هم که اظهر من الشمس است!
آنها میپرسند پس نمایندگان ما در شورا چه میکنند؟ چرا برخی از آنها بعد از ورود به شورا بوقلمونصفت رنگ باختند و به موکلان خویش پشت کردند و به دامان طرف مقابل افتادند!؟ چرا برخی با لبخند و فروتنی رای گرفتند و اینک با غرور و نخوت به موکلانشان مینگرند!؟ چرا برخی ساده و بیپیرایه رفتند و اکنون به جز ثروت و قدرت به چیزی فکر نمیکنند!؟ پس تکلیف ما چیست؟ این بار به چه کسانی رای بدهیم که پشیمان نشویم؟ چگونه درست را از غلط و سره را از ناسره تشخیص دهیم؟ با چه کسانی مشورت کنیم؟ حقیقت را از کجا دریابیم؟
قاعده عقلی میگوید باید با اهل خرد و تحقیق مشورت کرد تا جایی که به یقین نسبی رسید.، مشورت ضریب خطا را کاهش میدهد.
حیف است مردم شریف، آزاده و متدین تهران که در طول تاریخ دویستساله پایتختی این شهر از حماسه مقاومت در برابر زورگویی گریبایدوف روسی گرفته تا انقلاب مشروطه، از ملی شدن صنعت نفت گرفته تا دفاع از مرجعیت شیعه، از انقلاب اسلامی گرفته تا دفاع مقدس، با درایت و دقت عمل کردهاند حالا که به دوران بلوغ و باردهی انقلاب اسلامی رسیدهاند انتخابهایی نادرست داشته باشند. پس از باب مشورت مواردی را متذکر میشوم تا شاید مردم فرهیخته و آزادة تهران را در این محک به کار آید.
آنچه در پی میآید مصداقهایی است که برخی از آنها به صورت عینی در شورای فعلی و در میان نامزدهای انبوه این دوره یافت میشود.
به چه کسانی رای ندهیم؟
1- اگر دیدید نامزدی برای معرفی و تبلیغ خودش از عنوان دکتر یا عضو هیئت علمی استفاده میکند هرگز به او رای ندهید. در چند دهه اخیر رسم شده است که افرادی خود را پشت عناوین تحصیلی و دانشگاهی مخفی میکنند. اصرار یک سیاستمدار به استفاده از چنین عناوینی بیتردید نشانة خودنمایی، نخوت و غرور است و انسان خودشیفته، مغرور و پر از نخوت به درد نمایندگی مردم نمیخورد.
درخت مثمر وقتی بار میگیرد سرش به زیر میآید، اما درخت بیحاصل در برابر دیگران گردنفرازی میکند بدون آنکه خاصیتی داشته باشد. دیر زمانی است در کشورهای توسعه یافته بر اساس قاعدهای نانوشته، کاربرد عناوین تحصیلی و دانشگاهی فقط اختصاص به متخصصان حاضر در مراکز تخصصی دارد و هرگاه یکی از این افراد متخصص وارد عرصه سیاست شد دیگر حق استفاده از عناوین دانشگاهی یا تخصصصی را ندارد.
آنچه در شورا به کار میآید دانش و تجربه و درایت است نه عناوین پرطمطراق تحصیلی. دانشمند حقیقی و فرهیخته واقعی کسی است که بالاترین ردههای دانشگاهی را طی کرده اما هرگز به چنین عناوینی اهمیت نمیدهد. باید مراقب بود که فریب عناوین پر طمطراق تحصیلی(حتی اگر حقیقی و بدون سهمیه هم باشد) را نخوریم و به محض اینکه در تبلیغات، چنین عناوینی را دیدیم بر نام آن فرد خط بطلان بکشیم.
2- عناوینی مثل ایثارگر، ورزشکار، هنرمند، شاعر و ترانهسرا عناوینی ارزشمندند و صاحبان چنین عناوینی به خاطر خدماتی که به کشور کردهاند قابل احترامند. اینها سرمایههای معنوی کشورند و باید بر صدر بنشینند و قدر بینند. با این همه، دلیل نمیشود که هر کس چنین عناوینی را یدک میکشد برای حضور در صحن شورای اسلامی شهر مناسب باشد؛ مگر آنکه در یکی از حوزههای شهری صاحب تخصص یا تبحری منحصر به فرد و نادر باشد(که بعید است).
پس با دیدن چنین عناوینی باید کنکاش و تحقیق را دوچندان کرد چرا که به قول معمار کبیر انقلاب اسلامی، امام خمینی(ره): «ملاک، حال افراد است» نه گذشته پرافتخار آنها.
3- تردید نکنید افرادی که وامدار شهرداری هستند هرگز نمیتوانند در مقاطع حساس مقابل کجرویهای احتمالی بایستند و از حقوق شهروندان دفاع کنند. آنها ناخودآگاه در برابر هر خطایی چشم میبندند و گردن کج میکنند. پس بدانید و آگاه باشید اگر کسی از نمایندگان شورا در طول خدمت خویش ملکی یا منزلی (قانونی یا غیرقانونی، با تخفیف یا بدون تخفیف، برای موسسه خیریه یا برای حسینیه) گرفته باشد یا یکی از فرزندان یا اقوام سببی یا نصبیاش را با مسئولیتی در شهرداری مشغول به کار کرده باشد هرگز گزینة خوبی برای نمایندگی شما در شورای شهر نیست.
هستند نمایندگانی که چند نفر، چند ده نفر و حتی چندصد نفر از اقوام و آشنایان و هممحلیها و شاگردانشان را با رانت در شهرداری مشغول کردهاند و تصور میکنند کار خیر کردهاند در صورتی که حقوق مردم را تضییع کردهاند.
4- اگر کسی ابوالمشاغل باشد و از این باب چند ده میلیون و گاه چندصد میلیون به جیب بزند هرگز نمیتواند نماینده مناسبی برای شما باشد. هستند اعضایی که علاوه بر نمایندگی شورا، عضویت در هیئتمدیره چند شرکت و بانک بزرگ خصوصی و دولتی را به عهده دارند و از هر کدام این مشاغل به اندازة حقوق چند مدیر بهره میبرند.
5- فردی که موفق شده است در طول کمتر از یک دهه خانه چند میلیاردی یا چند ده میلیاردی در بهترین نقاط تهران فراهم کند و ماشین چند صد میلیونی سوار شود و سهامدار چند شرکت بازرگانی و ساختمانی باشد قطعاً نماینده شایستهای برای مردمی نیست که اکثریت آنها درد معیشت و اشتغال دارند.
6- بیتردید جناحهای مشهور برای عوامفریبی، چند جوان بیتجربه از نزدیکان و دوستان و اهالی فامیل را در میان فهرستشان خواهند گنجاند تا آنها را به شما غالب کنند. اگر تصور کنید که این جوانان از جمله افراد نخبه و با سواد جامعه هستند سخت در اشتباهید. باید مراقب باشید و بدانید که اینها رانتخواران کوچکند که برای تضییع حقوق شما در آینده پرورش خوردهاند و برای تبدیل شدن به کارتلهای ثروت و قدرت آماده میشوند.
البته ممکن است برخی از جوانان نخبه برای عهدهدار شده امور اجرایی معمولی مناسب باشند اما شورای شهر جای خبرگان با تجربه است و مرد کَهل میخواهد که ردههای مختلف مدیریتی را با سلامت آزموده و کولهباری از دانش و تجربه را یدک کشد نه جوان خام و بیتجربه. پس بیایید تا افراد پخته و سالم هستند به جوانان کم سن و سال معرفی شده از سوی جناحین رای ندهیم.
به چه کسانی رای بدهیم؟
1- به افرادی رای بدهید که گذشته و پیشینه خانوادگی و کاری آنها بارز و مشخص است و هرکجا بودهاند با سلامت، اسباب خیر و برکت شدهاند.
2- افرادی بیادعایی که دستکم در یکی رشتههای مورد نیاز شهر تخصص یا تبحر دارند و در آن حوزه مورد اعتماد اهل فن هستند.
3- افرادی که با علاقه و انگیزه هر چه داشتهاند برای احیای هویت شهر و حفظ فرهنگ و آیینهای بومی در طبق اخلاص گذاشتهاند. افرادی که در طول خدمت خویش با فروتنی، وجب به وجب شهر را گشتهاند و با مردم آن از کارمند و کارگر و کاسب و اهل فرهنگ و هنر نشست و برخواست کردهاند و به مسائل و معضلات شهر کاملاً آگاه و واقفند.
4- افرادی که هرگز نه از شهرداری چیزی گرفتهاند و نه تقاضایی داشتهاند. نه فرزندانشان و نه فامیل و بستگان آنها در شهرداری مسئولیتی به عهده دارند و به همین دلیل، آزادوار از نقد کاستیها یا کجرویها هراسی به دل راه نمیدهند و همواره حامی حقوق مردم بودهاند.
5- کسانی که پس از چند دهه مدیریت و بر عهده داشتن مسئولیت هنوز ترجیح میدهند بین مردم و با مردم در محلات اصیل تهران زندگی کنند. نه در خانههای مجلل شمال شهر میزیند و نه سوار بر مرکب گرانقیمت خارجی میشوند و نه مردم را برای دیدار و ملاقات در صف نوبت نگه میدارند.
و اما نتیجه سخن آنکه:
بیایید برای آنکه از انتخابهایمان پشیمان نشویم هرگز به نامزدهایی که یک فهرست خاص به ما پیشنهاد میدهد اکتفا نکنیم. مطمئن باشید برخی از این فهرستها بر اساس میزان پولی که نامزد پرداخت میکند، و نه شایستگی او، تنظیم میشود.
شما اهل تهرانید و اهل تهران با آن پیشینه درخشان میتواند خرق عادت کند و با اندکی جستوجو و مشورت بر اساس ویژگیهایی که در این مقال برشمردیم آزادوار و با هوشمندی نمایندگانی آگاه و متبحر، دردآشنا، آزاده و حقطلب را به شورا بفرستد که دغدغهای جز اصلاح امور شهر و حل مشکلات مردم نداشته باشند.
شاید بگویید با ویژگیهایی که اینجا شمرده شد به سختی میتوان از میان تمام نامزدهای حاضر در فهرستهای مختلف نمایندگان شایستهای، به اندازه انگشتان دو دست، پیدا کرد؟
آری درست است، اما چه خوب است که همین معدود افراد با ویژگیهای برجسته با پشتوانه بالاترین رای شما وارد شورای اسلامی شهر تهران شوند و راهنما و هادی شورا باشند و بقیه فهرست را نیز در انطباق با این افراد برجسته، از میان افرادی که ویژگیهای بهتری یا آلودگی های کمتری دارند انتخاب و تکمیل کنید تا شورایی متخصص، متبحر، بیحاشیه، کاردان و تاثیرگذار تشکیل شود. شاید اگر عمری بود و مصلحتی، فهرستی مبتنی بر چنین ویژگیهایی نیز منتشر شود.
* فرارو