۹ عنصر مهمِ شورایشهر مطلوب از منظر مهندسی
از فعاليت شوراهاي اسلامي شهر و روستا، موضوع فصل هفتم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران نزديک به دو دهه ميگذرد. در ٢٩ ارديبهشت ١٣٩٦ براي پنجمينبار مردم ايران در همه شهرها و روستاها پاي صندوقهاي رأي ميروند تا منتخبانشان را براي اداره محل سکونت خود برگزينند.
روزنامه شرق در يادداشتي به قلم اکبر ترکان مشاور رئيسجمهور، آورده است:
عملکرد ١٨ساله شوراها و خصوصا عملکرد شهرداريها اعم از کلانشهرها و ساير شهرهاي کشور امروزه به عنوان آيينهاي روشن روبهروي مردم قرار دارد و قابل قضاوت است. به بيان ديگر هر آنچه در محيط شهرهاي ايران ميبينيم، خصوصا آنچه در اين سالها اتفاق افتاده، همگي قابل رؤيت و نقد است.
ترديدي نيست که مردم هر شهر دغدغه توسعه و پايداري شهر را بيشتر از هر کسي دارند و براي رفع مشکلات و توسعه شهر نيز نسخه بومي دارند. اصولا در همه سطوح جغرافيايي، نسخههاي متأثر از تفکرات محلي، اثربخشي بالاتري دارند.
به همين دليل و با توجه به سوابق و به منظور کمک به مردم شريف کشورمان در انتخاب افراد لايق و مفيد براي اداره شهر، در اين يادداشت عناصر مهم و ديدگاه خود را براي داشتن يک شوراي شهر مطلوب از منظر مهندسي به شرح ذيل برشمردهام که اميدوارم در انتخاب مردم عزيز مؤثر افتد:
١- نکتهاي که در دوره جديد و در دورههاي بعد بايد بسيار بيشتر از گذشته روي آن مطالعه و کار شود، تقويت و توسعه فرهنگ و ارزشهاي اسلامي و معماري و شهرسازي ايران است. گسستگي و وجود سلايق گوناگون در مديريتهاي شهري و شوراهاي شهر متأسفانه باعث کمرنگشدن ارزشهاي اسلامي و ايراني در معماري و شهرسازي شهرها شده است. شوراهاي جديد و افرادي که در اين دوره انتخاب ميشوند، بايد داراي تخصص، رويکرد و مواضع روشن در اين زمينه باشند و بر تقويت و توسعه ارزشهاي ايراني و اسلامي در معماري و شهرسازي پافشاري کنند.
2- از اصول مهم شهرنشيني و شهرسازي که مقررات ملي ساختماني ايران نيز بر آن بنا نهاده شده، ايمني، آسايش و بهداشت است که در حقيقت ترجمان سکينه، سکونت و مسکن است. متأسفانه امروزه به اين موارد بسيار مهم در شهرهاي ايران کمتر توجه شده، هرچند بخش مهمي از رعايت اين موارد به مردم هر شهر مربوط است. اما اساسا قاعده اصلي اين موضوعات به طرحهاي بالادستي شهري از جمله طرحهاي جامع و تفصيلي مرتبط است.
همه ميدانيم که تقريبا در اکثر شهرهاي ايران بهويژه شهرهاي بزرگ و از همه مهمتر پايتخت کشور با پرداخت پول و با نامهاي متعدد از جمله جريمه و عوارض، درباره تراکم، توافق و… بهراحتي فروخته شده و فضاهاي عمودي و افقي شهرها به افراد واگذار ميشود. با پرداخت پول کاربريها عوض ميشود و قواعد شهرسازي و قوانين ملي با مصوبات کمارزش تغيير ميکند و زير پا گذاشته و حقوق مردم ناديده گرفته ميشود.
در حقيقت اين همان برهمزدن آرامش و آسايش است. شوراهاي جديد بايد به سرعت در اين مورد با اين پديده غيرقانوني و خلاف شرع مقابله کنند و به بهانه درآمدزايي و پايداري و استقلال مالي شهرداريها چوب حراج به حقوق مردم و قواعد شهرسازي نزنند. اين موضوع سبب شده در بسياري از محلات شهر، نيازهاي اجتماعي و عمومي مردم به تناسب و نياز توزيع نشود و بسياري از محلات، به دليل فروش کاربريهاي ضروري به کاربريهاي پولزا، فضاهاي آموزشي، تفريحي، هنري و… کافي نداشته باشند.
٣- از موارد بسيار مهم وضعيت امروزي شهرهاي ايران، مسئله ترافيک و آمدوشد مردم است. از اصول اوليه مهندسي ترافيک، ارتباط منطقي معابر است، بهطوريکه بهعنوان مثال کوچهها که در ابتدا بايد به شبکههاي کندرو و سپس به سرعت متوسط و بعد به سرعت بالا وصل شوند، مشاهده ميشود که در جاهاي بسيار زيادي بههيچوجه اين موارد رعايت نشده است.
٤- شهرسازي در حقيقت تصويري از سبک زندگي است. سبک زندگي يعني اينکه همه افراد محله حتي افراد کهنسال به همان شيوه و روش در هر زمان به اماکن و فضاهاي عمومي محلشان بدون مزاحمت و استرس دسترسي داشته باشند. مشاهده ميشود در بسياري از شهرها سبک زندگي مردم محلات و سهولت دسترسي آنان به اماکن محله با پرداخت هزينههاي نامتعارف دچار تغيير شده و در حقيقت سبک زندگي بههم خورده است.
٥- مسئله رنجآور و تأسفبار امروز تعداد زيادي از شهرهاي ايران پديده حاشيهنشيني است. اين موضوع از دو منظر درخورتأمل است؛ يکي اينکه همه کساني را که بدون اجازه قانون و مديريت شهري به حاشيهنشيني روي آوردهاند با استفاده از قوه قهريه مجازات و از حواشي شهرها اخراج کرد و ديگر اينکه هرچند آنها کار ناصواب و خلافي انجام دادهاند اما ريشه رجوع آنها به حاشيه شهرها را بررسي و دستکم و اضطرارا حقوق اجتماعي و معيشتي آنها را ادا و در کنار آن براي جابهجايي يا ساماندهي اصولي آنها اقدام کرد. آنچه مسلم است آنها بهخاطر معيشت و شغل به حاشيه شهرها پناه آوردهاند. قطع نظر از ناهنجاريهايي که اين پديده در شهرها به وجود آورده، بايد فعلا به آنها روانبخشي شهري داد و براي فرزندان آنها راه نجاتي پيدا کرد.
٦- از جمله معضلات ديگر شهرهاي ايران بيقوارگي شهرهاست. از اهم اين بيقوارگيها نيز نماهاي ساختمانها و بناهاي شهر است. گذشته از کهنگي و فرسودگي بخش بسيار مهمي از اين بناها، عدم تقارن و تناسب در اين نماها بيش از هر چيز آزاردهنده است. نماهايي که هيچ احساس و پيامي را به شهروندان و رهگذران منتقل نميکنند و اصولا هويت مشخصي ندارند.
بايد در دوره جديد با برنامهريزي و نظارت بر شهرداريها، براي هر شهر طرح مدوني تهيه کرد و در قالب طرحهاي بالادستي نما و منظر شهري يا اصلاح و ويرايش آنها، طرحهاي متناسب با هويت ايراني، اسلامي و سازگاري با طبيعت و اقليم ايران و متناسب با اوضاع اقتصادي هر شهر و هر محله تهيه و به اجرا بگذارند.
٧- از ديگر مسائل امروز در شهرهاي ايران نحوه فعاليت مشاغل کارگاهي و خدماتي در شهرهاست. در ساليان گذشته هرچند در شهرهاي بزرگ ايران طرحهاي متعددي با عنوان طرح ساماندهي مشاغل و… تهيه و گاهي تا حدودي نيز اجرا شد؛ اما بهدليل نبود اراده لازم در مديريت شهر و تطابقنداشتن با اوضاع اقتصادي و اجتماعي مردم نتيجهاي حاصل نشد.
آنچه براي همه مهم است چرخه اقتصاد شهري همراه با آسايش، آرامش و ايمني شهروندان است. به نظر من هر شغلي که در چارچوب اين اهداف باشد، در هر جاي شهر جاي گيرد، اشکالي ندارد و اصولا جانمايي صحيح برخي از مشاغل که افراد محله با سنت آن شغل خو گرفتهاند و شغل اجداد آن محله، فاميل خانوادگي و حتي نام آن محله را به وجود آوردهاند بايد مورد توجه باشد و منظور از ساماندهي نيز لزوما خروج مشاغل و کسبوکارهاي اقتصادي از کالبد شهرها نيست.
٨- از موارد ديگر مورد توجه، ايمني شهروندان و شهرنشينان شهرهاست. در اينجا نيز متأسفانه به دلايل خاص در مدل اداره شهرداريها عملا کنترل و برنامه خاصي بر نحوه بهرهبرداري ساختمانها ندارند. نبايد اجازه داد بهراحتي کاربري و اشکوب واحدها و بناهاي شهري بهدليل سهلانگاري شهرداريها يا مالکان و بهرهبرداران آن ناديده گرفته شود. انتظار از شوراهاي جديد اين است که در دوره جديد براي همه شهرهاي ايران طرحهاي ايمني تهيه کنند و به همين منظور در قالب شرکتهاي کنترل و بازرسي همه بناهاي شهري را مورد ارزيابي ايمني قرار دهند و از ادامه فعاليت آندسته از ساختمانهايي که تغيير کاربري غيرقانوني داده يا در بهرهبرداري، ايمني را رعايت نميکنند جلوگيري کنند.
٩- مسئله مهم ديگري که در عصر حاضر و براي نسلهاي بعد ما اهميت دارد، حفظ محيط زيست و توسعه فضاي سبز است. فرهنگ زيستمحيطي و گسترش فضاي سبز با عنوان اصول توسعه پايدار در بين مردم گسترش يابد و شهرداريها کاشت درخت را تا فرسنگها به حاشيه شهرها و در کانونهاي گردوغبار و تشکيل سيلاب و… گسترش دهند. اين کار علاوه بر کنترل آلودگيهاي غيرمترقبه باعث استفاده مردم از فضاهاي تفريحي و طبيعي آن نيز ميشود.
*منبع: روزنامه شرق، 1396.2.26