انتخابات، چشم و چاره

سعدالله زارعی*
رهبر معظم انقلاب اسلامی طی روزهای اخیر نکاتی را در ارتباط با انتخابات آینده ریاست جمهوری بیان کرده‌اند که از یک سو بیانگر «بایسته‌ها»ی انتخابات و «نیز آسیب‌ها»یی است که اگر به آن توجه نشود، یک فرصت مهم برای اصلاح شرایط کشور از دست می‌رود و ممکن است ضربه‌هایی به کشور وارد شود. در بین نکات ذکر شده توجه دادن ایشان به نیاز کشور به «کار فراوان پرحجم و با کیفیت و مجاهدانه و انقلابی»، «رسیدگی به وضعیت محرومان و مستضعفان» و «حفظ امانت مردم در انتخابات از سوی مسئولان دولتی و…» اهمیت ویژه‌ای داشت. در این خصوص باید گفت:
1- هیچ کس تردید ندارد که شرایط اقتصادی و اجتماعی مردم ایران نیاز به «تغییر اساسی» دارد و کار به نقطه‌ای رسیده که اگر فکری اساسی نشود، بسیاری از وضعیت‌های مثبت کشور به وضعیت منفی تبدیل می‌شوند. وضع مطلوب امنیتی کشور که تا حد بسیار زیادی مرهون اعتماد مردم به نظام اسلامی و همکاری با آن است، در صورت تداوم وضع فعلی حتماً تغییر می‌کند. اقتدار که کلید اکثر موفقیت‌های نظام است، مخدوش می‌گردد و در نهایت این وضعیت- در صورت تداوم- سبب مداخلات جدی دشمنان شناخته شده ایران در شئون ملت ایران می‌شود و هر آنچه که با مجاهدت بدست آمده است، از دست می‌رود.
رهبر معظم انقلاب اسلامی به عنوان دیده‌بان بصیر و محیط به مسایل مختلف داخلی و خارجی، ضمن بیان تهدیدات و هشدارها، راه کار برونرفت از این شرایط را نشان داده‌اند. از حدود چهار سال پیش، رهبر معظم انقلاب بحث «اقتصاد مقاومتی» را مطرح کردند و در هر فرصتی گوشه‌ای از اهمیت، اهداف، خصوصیات و لوازم آن را تشریح کرده و دستگاه‌های مختلف کشور- بخصوص دولت- را به پیگیری آن فراخواندند. همه می‌دانیم که پس از حدود چهار سال، رهبر معظم ضمن تشکر از دستگاه‌های مرتبط دولتی، از کندی روند و عدم توجه لازم به همه جوانب آن طرح -که به عنوان مثال به لزوم برخورد قاطع با قاچاق کالا اشاره داشتند- را مورد انتقاد قرار دادند و فرمودند اگر به ابعاد اقتصاد مقاومتی توجه می‌شد، امروز مردم بهبود شرایط زندگی را حس می‌کردند.
در شرایط فعلی طبعاً مردم ایران در نقطه حساس «تصمیم‌گیری» قرار گرفته‌اند و انتظار می‌رود از این فرصت برای حل مشکلی که فقط به دست آنان انجام می‌شود، استفاده نمایند. در فضای ملی هیچکس تردید ندارد که آنچه از سوی رهبری برای حل مشکل کنونی اقتصاد- که گریبان بخش اعظم و بلکه همه جامعه ایران را گرفته- ارائه شده، راه حلی جامع است پس در واقع در اینجا رهبری و نظام برای حل مسئله کار خود را کرده‌اند و حالا نوبت مردم است که متناسب با وضعیت و در راستای عمل به نسخه مورد اتفاق، مدیران مناسبی را به میدان بیاورند.
تشخیص رهبر معظم انقلاب این است که طی سال‌هایی حرکت کشور به سمت حل مسایل اقتصادی کند شده و سبب تلنبار شدن مشکلات گردیده و از این رو به تعبیر ایشان «جز با کار جهادی و کار انقلابی نخواهیم توانست این کشور را به سامان برسانیم… این اگر بود کارها راه می‌افتد، بن‌بست‌ها باز می‌شود یعنی با کار فراوان، پرحجم و با کیفیت و مجاهدانه و انقلابی». به عبارت دیگر اگر سؤال کنیم که چرا با وجود اینکه ایران کشوری است که در هر گوشه‌اش فرصت‌هایی برای کار و تولید وجود دارد، دستکم 11 میلیون نفر بیکار داریم، پاسخش این است که کشور درست اداره نمی‌شود و لذا سیاست‌هایی که اتخاذ می‌شود و خرج‌های زیادی هم بابت آن صورت می‌گیرد، پاسخ نمی‌دهد. خب باید چه کار کرد؟ اگر مدیران گذشته بیایند بگویند ما در فهم مشکلات یا در تشخیص راه حل مشکلات دچار خطا شدیم و لذا تلاش‌های ما پاسخ نداد ولی حالا مصمم به تغییر سیاست  یا تغییر ریل یا افزودن بر تلاش خود برای حل مسئله هستیم، اعتماد دوباره به آنان تا حدی قابل قبول و منطقی است اما اگر با وجود آنکه مشکلات اقتصادی در کشور گریبان ملت را گرفته و شهروندان با تمام وجود آن را حس می‌کنند، اما مدیران دوره‌ای که سپری شده می‌آیند و می‌گویند ما هم مشکل را درست تشخیص داده‌ایم و هم راه حل درست آن را پیدا و عملیاتی کرده‌ایم و نتیجه کار ما هم کاهش جدی مشکلات مردم بوده است، جایی برای اعتماد دوباره باقی نمی‌ماند. در واقع این مدیران با دفاع مطلق از تشخیص و راه حلی که ارائه کرده‌اند، اعتراف می‌کنند که قدرت تشخیص مسایل را ندارند و یا توانایی پیگیری سلسله اقداماتی برای کاهش مشکل ندارند. در این صورت این مدیران هرگز اجازه ندارند ضعف تشخیص خود یا ضعف توانایی خود را به ملت نسبت بدهند.
رهبر معظم انقلاب در بیاناتی که در جمع کارگران داشتند در واقع خطاب به کسانی که شرایط کنونی اقتصادی کشور را قابل قبول نمی‌دانند- که در بین آنان کارگران دارای وضع معیشتی سخت‌تری هستند- فرمودند راه حل مسئله این است که «به جای کارهای حاشیه‌ای و تشریفاتی، کار انقلابی نیاز است» خب کار انقلابی را چه کسانی می‌توانند انجام دهند؛ کسانی که از یک سو معتقد باشند که کار انقلابی حلال مشکلات است و از سوی دیگر در جبین آنها باشد که آستین همت را بالا می‌زنند و جمعی انقلابی را برای حل مشکلات مردم به کار می‌گیرند. تشخیص این موضوع البته با مردم است و نظام و رهبری آن نمی‌توانند به جای مردم بگویند چه کسی یا چه کسانی. اما با این وجود راه برای تشخیص درست مردم هموار است. پیش از این‌ها، حضرت امام خمینی فرموده بودند کسانی را انتخاب کنید که طعم فقر و محرومیت را چشیده باشند. خب این یک معیار است و تشخیص آن برای مردم دشوار نیست.
2- لزوم امانت‌داری مسئولان در انتخابات و «امانت» دیدن رأیی که به صندوق ریخته می‌شود از موضوعات دیگری بود که رهبر معظم انقلاب بطور خاص روی آن انگشت گذاشتند و هشدار دادند که «مبادا خدای نکرده کسانی بتوانند به این امانت دست‌درازی کنند» و اضافه کردند: «قانون قانون است، برای همه است و هیچ استثنایی در مورد قانون وجود ندارد».
تذکر رهبری در این خصوص را به دو گونه می‌توان نگاه کرد. یک منظر این است که رهبر معظم انقلاب برای محکم‌کاری تذکر داده‌اند و از این معنای خاص دیگری فهمیده نمی‌شود. یک منظر دیگر این است که در کلمات رهبری در این خصوص واژگانی وجود دارند که از آن نوعی نگرانی استشمام می‌شود. صحبت از «نهایت احتیاط»؛ «مبادا خدای نکرده کسانی بتوانند به این امانت دست‌درازی کنند»؛ «در قبال هیچکس نسبت به قانون رودربایستی نداشته باشند.» و… از این قبیلند.
در حدود دو دهه اخیر بعضی از افراد با هدف ضربه زدن به انتخابات- و بعضی هم برای ضربه زدن به نظام- بحث احتمال و امکان تقلب را مطرح می‌کردند و عمدتاً هم منظورشان آراء ریختنی به صندوق‌ها نبود بلکه مرادشان سلب صلاحیت از مسئولان برگزار کننده بود و در نهایت هم نوعاً نتیجه انتخابات به گونه‌ای رقم می‌خورد که بطلان ادعای عدم سلامت و صلاحیت برگزارکنندگان ثابت می‌گردید.
همه می‌دانیم که در انتخابات‌هایی مثل ریاست‌جمهوری در شرایطی که فاصله کاندیداهای محوری با یکدیگر زیاد است، فقط «تقلب بزرگ» می‌تواند نتیجه انتخابات را تغییر دهد و از آنجا که سیستم انتخاباتی ایران به گونه‌ای است که عملا احتمال وقوع تقلب بزرگ در آن وجود ندارد، بنابراین در این دسته از انتخابات‌ها ابراز دغدغه نسبت به روند انتخابات و سلامت برگزارکنندگان راه ندارد.
در این بین آنان که ثابت کرده‌اند که قانون را فقط در مواقعی قبول دارند که به نفع آنان است، در انتخابات‌هایی که فاصله کاندیداها کم است، وسوسه می‌شوند. به خصوص اگر عنان‌ بخشی از روند برگزاری انتخابات را در دست داشته باشند. در واقع در انتخابات‌هایی از این نوع از آنجا که «تقلب محدود» هم می‌تواند نتیجه انتخابات را دگرگون کند و جای نگرانی به طور جدی وجود دارد و اگر فکری برای این نگرانی نشود می‌تواند خود به کاهش غیبت مردم برای حضور در پای صندوق‌های اخذ رای منجر شود.
به نظر این قلم تذکر رهبرمعظم انقلاب به «مسئولان دولتی و… که انتخابات را برعهده دارند» از یک سو از نگرانی ایشان حکایت می‌کند و از سوی دیگر از تیزبینی ایشان که خود یک مانع مهم در مقابل دست‌اندازی احتمالی به امانت مردم است، خبر می‌دهد. این در حالی است که در تمام انتخابات‌های گذشته، رهبری امکان تقلب در انتخابات ایران را غیرممکن می‌خواندند. به نظر این قلم با این تذکر رهبری، چشم‌های نظارتی دقیق‌تر شده‌اند و خود این، برنامه‌ریزی احتمالی کسانی که احیانا برای حدود یک میلیون تقلب وسوسه شده بودند را برهم می‌زند. در نهایت این انتخابات هم مثل هر انتخاباتی دیگر با قانونمداری همه دستگاه‌های برگزارکننده و با حضور پرشکوه مردم به یک صفحه افتخار در تاریخ جمهوری اسلامی تبدیل خواهد شد.
 
* روزنامه کیهان

شاید این مطالب را هم دوست داشته باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.