سرلشگر باقری؛ گزینه‌ای برای کسانی که به دنبال رییس جمهور نظامی‌اند

سرلشگر باقری گزینه‌ انتخابات

در میان نظامیانی که فعالیت خود را برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ آماده کرده‌اند؛ گزینه‌ای وجود دارد که تا کنون کسی از او نام نبرده، اما برای کسانی که به دنبال رییس جمهور نظامی هستند؛ مناسب‌ترین شمایل را دارد؛ سرلشگر محمد باقری فرمانده ستاد کل نیرو‌های مسلح ایران.

«ماه اول جنگ به اهواز رفتم و در جبهه خوزستان حاضر شدم، اخوی به من تذکر دادند که نام من در جبهه برای عدم شناسایی، به حسن باقری تغییر کرده است، من سعی کردم با اسم واقعی خود حرکت کنم، ولی به اندازه‌ای شباهت چهره ما زیاد بود، که همه متوجه می‌شدند ما برادر هستیم، در نتیجه من نیز تغییر نام دادم و شدم محمد باقری و به احترام اخوی، این اسم برای ما باقی ماند» این آغاز راه فردی است که حالا عالی رتبه‌ترین فرمانده نظامی ایران است؛ سرلشگر محمدحسین باقری او سال‌هاست از زیر سایه برادر شهیدش بیرون آمده و بعد از شهادت سردار سلیمانی، محبوب‌ترین مقام نظامی ایران به شمار می‌رود. در حالی که برخی از گزینه نظامی برای انتخابات ریاست جمهوری سخن می‌گویند، سوال اینجاست که این مقام ارشد می‌تواند گزینه‌ای برای کسانی باشد که به دنبال رئیس جمهور نظامی ایران در دوران ابربحران‌های بعد از بهار ۱۴۰۰ هستند.

انتخابات ۱۴۰۰ تفاوت عمده‌ای با انتخابات‌های پیشین دارد؛ ایران به لحاظ اقتصادی در بدترین وضعیت ممکن قرار دارد؛ افزایش قیمت دلار در تاریخ ایران رکورد زده است؛ اختلاف ایران و آمریکا به مرحله رویارویی نزدیک شده است؛ بالاترین حجم انتقاد‌ها از دولت مستقر مطرح می‌شود؛ شکاف‌های اجتماعی و معضلات معیشتی هرلحظه امکان انفجار ایجاد کرده است و … در این شرایط بخشی از اصولگرایان معتقدند فقط یک گزینه نظامی که توان اجماع بالایی میان جریان‌های سیاسی داشته باشد، می‌تواند حل مشکل کند و به اصطلاح کار را جمع کند. برخی از اصلاح طلبان که معتقدند کنار گذاشته شده‌اند نیز معتقدند در انتخابات ۱۴۰۰ بهتر آن است که همه قدرت در اختیار اصولگرایان باشد تا آن‌ها بدون دلهره با هر کس می‌خواهند مذاکره کنند و با هر که می‌خواهند توافق کنند؛ بی آنکه نگران مخالفان داخلی باشند. در چنین شرایطی موضوع «رییس جمهور نظامی» که تا کنون تلویحا مطرح می‌شد، اکنون به عنوان یک تز جدی پیشنهاد می‌شود.

سرلشگر باقری در میان گزینه‌های نظامی

از میان نظامیانی که تاکنون نامشان به عنوان گزینه نظامی مطرح است، رستم قاسمی، سعید محمد و حسین دهقان بیش از سایرین فعالیت می‌کنند. اگر نظامیانی که اکنون لباس رزم بر تن ندارند را هم به لیست اضافه کنیم، محمدباقر قالیباف و عزت الله ضرغامی را هم دو گزینه مهمی هستند که جدی در فکر راه یافتن به پاستور هستند.

اگر سردار سلیمانی زنده بود، احتمالا این گزارش درباره او نوشته می‌شد و با توجه به سابقه و نفوذ او در میان نیرو‌های نظامی، او با سایرین مقایسه می‌شد، اما اکنون در فقدان سردار سلیمانی، سرلشگر باقری چهره‌ای است که تفاوت عمده‌ای با سایر گزینه‌های نظامی دارد.

اگر نام رستم قاسمی با بابک زنجانی گره خورده و هنوز پاسخی در خور درباره شائبه‌های موجود داده نشده، سرلشگر باقری این امتیاز را دارد که تا کنون کوچکتری شائبه مالی درباره او مطرح نشده است. اگر سعید محمد در جبهه نبوده و منقدانش سابقه جنگی او را به عنوان نقطه ضعف مطرح می‌کنند، باقری تمام سال‌های جنگ را در جبهه گذرانده است.

اگر سقف مدیریت نظامی قالیباف در نیروی انتظامی بوده، باقری فرماندهی تمام نیرو‌های نظامی کشور از سپاه گرفته تا ارتش را بر عهده دارد. اگر ضرغامی مشهور به لابی‌های حزبی است، کسی نمی‌تواند باقری را به جریان سیاسی خاصی نزدیک کند. اگر سفر‌ها و دیدار با مقام‌های کشور‌های دیگر برای حامیان گزینه نظامی مطرح باشد، سرلشگر باقری بیش از سایرین دیدار رسمی داشته است. تمام این‌ها نقاط قوت فردی است که برای حامیان ایده «گزینه نظامی» می‌تواند قابل توجه باشد.

گفته می‌شود سرلشگر باقری فردی بوده که صفر تا صد پرونده عیسی شریفی زیر نظارت او بررسی شده و او سعید محمد را مشخصا برای رسیدگی به این پرونده گمارده است؛ با این فرض دو نتیجه می‌توان گرفت: یکی اینکه اگر سرلشگر باقری قصد ورود در انتخابات داشته باشد یا افرادی او را به حضور در انتخابات ترغیب کنند، از سایر گزینه‌های نظامی همچون قاسمی و ضرغامی و مخصوصا سعید محمد باید فاکتور گرفت. نکته دوم اینکه اگر او را راضی به حضور در انتخابات کنند، محمدباقر قالیباف مهمترین رقیب داخلی او خواهد بود؛ چه آنکه رسیدگی به پرونده عیسی شریفی در دوران قالیباف زیر نظر رقیب انجام شده است.

سرلشگر باقری گزینه‌ انتخابات

چالش‌های سرلشگر باقری برای ورود به انتخابات ریاست جمهوری

هرچند سرلشگر باقری در حال حاضر از سایر گزینه‌ها وزن بالاتری دارد، اما حقیقت آن است که کار به همین سادگی هم نیست. سوال نخست آن است که آیا تمام یا دست‌کم بخش عمده جریان‌های نظامی کشور از باقری حمایت می‌کنند؟ باقری در نیرو‌های نظامی چهره محبوبی است، اما برای مطرح شدن به عنوان گزینه نظامی، علاوه بر بدنه، حمایت بخش‌های مهم امنیتی نظامی را هم لازم دارد و چه خوشمان بیاید و چه خوشمان نیاید، لابی‌های اصلی اتفاقا در بخش‌هایی انجام می‌شود که پنهان‌ترین لایه‌ها هستند؛ همانگونه که محمد باقر قالیباف برای ریاست مجلس توانست تمام این لابی‌ها را به کار بکشد.

نکته دوم سوالی است که پیش از این درباره سردار حسین دهقان مطرح کرد و نوشت «او حامل چه پیامی است؟» این سوال البته برای دهقان پاسخی نداشت، اما برای باقری می‌توان مثلا این را مطرح کرد که او «نماد اقتدار» است و «گزینه‌ای است که بالاترین مقام نظامی را دارد و در حالت رویارویی ایران و آمریکا هم می‌تواند پیام آمادگی برای جنگ را با خود داشته باشد و هم به لحاظ میانه‌روی، پیام مذاکره» با این حال چند نکته حل نشده برای سرلشگر باقری باقی خواهد ماند و آنهم اینکه توان اجرایی او برای «جمع کردن کار» چقدر است؟

نکته مهمتر آنکه تکلیف قالیباف و رییسی و روحانی و احمدی نژاد با «قدرت گرفتن از رای مردم» مشخص است و حاکمیت درباره آن‌ها شناخت کافی دارد که هرکدام از آن‌ها فردای روزی که مثلا ۲۰ میلیون رای پشت خود داشته باشد، چه خواهند کرد و با چه روحیاتی پیش می‌روند، اما درباره سرلشگر باقری این شناخت وجود ندارد و در سال‌های سرنوشت‌ساز ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۸ چنین شناختی برای تصمیم‌گیران نظام بسیار اهمیت دارد. از این منظر باقری لوحی نانوشته است و شاید بخشی از حاکمیت تمایل داشته باشد گزینه نظامی‌ای روی کار بیاید که به نقاط ضعف و قوت او در هر شرایطی آگاه است؛ کما آنکه ناشناخته بودن رفتار یک کاندیدا سال ۸۴ یکبار کار دست آن‌ها داده است و رییس جمهوری به قدرت نشست که کسی نمی‌توانست رفتار او را پیش‌بینی کند.

سرلشگر باقری گزینه‌ انتخابات

سرلشگر محمدحسین باقری کیست؟

محمد حسین افشردی سال ۱۳۳۹ در تهران به دنیا آمد و پس از اخذ دیپلم در زمان پیروزی انقلاب اسلامی وارد دانشگاه پلی تکنیک شد و در ماجرای تسخیر سفارت هم حضور داشت. پس از تعطیلی دانشگاه‌ها در بهار سال ۱۳۵۹ وارد سپاه شد: «در واقع لایه دوم لانه جاسوسی بودیم چرا که سال اول دانشگاه و ناشناخته بودیم. سران دانشجویان خط امام (ره) سال آخری و دانشجویان فوق لیسانس بودند.»

باقری در زمان جنگ ایران و عراق مسئول اطلاعات عملیات نیروی زمینی سپاه بوده و در قرارگاه کربلا و قرارگاه خاتم‌الانبیاء (ص) حضور داشته است. او پس از دوران جنگ به ستاد کل نیرو‌های مسلح منتقل شد و در مسؤلیت‌های مختلف به عنوان رئیس اداره اطلاعات و معاون اطلاعات و عملیات ستاد کل همچنین رئیس ارکان و امور مشترک نیرو‌های مسلح (تاکنون) ایفای مسئولیت کرده است.

باقری دکترای جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک خود را از دانشگاه تربیت مدرس گرفته و عضو هیات علمی دانشگاه دفاع ملی با مرتبه استاد تمامی است و علاوه بر ایفای مسئولیت‌های اجرایی به تدریس در دانشگاه عالی دفاع ملی و دانشگاه تربیت مدرس نیز اشتغال دارد.

از مقاطع تاثیرگذار زندگی سرلشکر باقری پس از دوران جنگ، مربوط به دهه هفتاد بود؛ با توجه به سال‌های طولانی در بخش‌های اطلاعاتی و عملیاتی نیرو‌های مسلح، در بررسی و تصویب طرح‌های مهمی، چون حمله به عمق ۱۰ کیلومتری خاک عراق در سال ۱۳۷۵ برای مقابله با کومله و حزب دموکرات نقش ویژه‌ای داشت. آن زمان، سپاه به فرماندهی سردار کاظمی عملیاتی طراحی کرد که با حدود ۲۰۰ دستگاه خودرو و توپ، نفربر، خمپاره‌انداز و… به مقر اصلی کومله حمله شد. سردار باقری از مغز‌های متفکر این عملیات بود.

باقری سال ۱۳۹۸ در کنار فرزند رهبر انقلاب، محمد محمدی گلپایگانی، رئیس دفتر آیت‌الله خامنه‌ای، وحید حقانیان معاون اجرایی این دفتر و غلامعلی حداد عادل، علی اکبر ولایتی و ابراهیم رئیسی در فهرست تحریم قرار گرفته است.

گفته می‌شود باقری هماکنون مسئولیت سر و سامان دادن به نهاد‌های اقتصادی نظامی را بر عهده دارد؛ اقدامی که باوجود اصطکاک و مقاومت از سوی برخی نظامیان، اما به آرامی در دست اجراست.

معمولا نظامیانی که در سپاه حضور دارند، به اصولگرایان نزدیک‌تر هستند؛ سرلشگر باقری هم از این قاعده مستثنا نیست، در عین حال نمی‌توان باقری را یک اصولگرای کلاسیک به شمار آورد؛ چه آنکه در مقاطعی همچون ماجرای عیسی شریفی مستقیما با اصولگرایان به جدال برخاسته است.

نزدیکان باقری می‌گویند او یک چهره میانه‌رو است. با این حال وی فعالیت‌هایی داشته که دلبستگی‌های سیاسی او را نشان می‌دهد؛ از جمله بعد از حادثه کوی دانشگاه، او یکی از فرماندهان نظامی بود که نامه تند فرماندهان سپاه به خاتمی را امضا کرده بود که در آن نامه نسبت به برنامه‌های توسعه سیاسی رئیس جمهور هشدار داده بود. «با کمال احترام و علاقه به حضرت‌عالی اعلام می‌داریم کاسهٔ صبرمان به پایان رسیده و تحمل بیش از آن را در صورت عدم رسیدگی، بر خود جایز نمی‌دانیم.» سردار قالیباف و سردار کوثری از دیگر امضا کنندگان نامه مذکور بودند. اکثر امضا کنندگان آن نامه بعدا در مسئولیت‌های سیاسی پیشرفت‌های چشمگیری داشتند.

معلوم نیست سرلشگر باقری لباس سیاست بر تن خواهد کرد یا نه، شاید کسانی بخواهند او را راضی کنند؛ اگر او اندک تمایلی هم داشته باشد، راضی کردنش چندان سخت نیست؛ آن‌ها خود را سربازانی می‌دانند که باید در پست‌های مختلف برای نظام انجام وظیفه کنند؛ چه با قبـّه و شاخه‌های گندم بر دوش، چه با یقه سفید دیپلماتیک و کت خاکستری بر تن.

منبع: اقتصاد ۲۴

شاید این مطالب را هم دوست داشته باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.