آیا عارف ۱۴۰۰ را نشانه رفته است؟

آیا عارف ۱۴۰۰ را نشانه رفته است؟

این روزها اخبار و گمانه‌زنی‌ها پیرامون انتخابات ۱۴۰۰ افزایش یافته است. مطرح شدن نام محمدرضا عارف و طرح شایعاتی پیرامون فعالیتهای انتخاباتی او بهانه‌ای شد تا پای صحبت‌های علی تاجرنیا نماینده مجلس ششم و عضو حزب مشارکت و عضو سابق دفتر تحکیم وحدت بنشینیم، تا از او در مورد نگاهش به چشم‌انداز انتخاباتی اصلاح‌طلبان بپرسیم. نگاهی که امید و احتیاط را یکجا در خود جا داده است.

 

در صورت حضور عارف در انتخابات ۱۴۰۰ نقاط قوت و ضعف ایشان را در این عرصه چه می‌دانید؟
ببینید من فکر می‌کنم امتیاز مهم عارف این است که تایید صلاحیتش محتمل است این مساله در شرایطی که مجموعه اصلاح‌طلبان بسیار کم تحمل می‌شوند. طبیعتا این به هر حال کمکی است به حضور پررنگ‌تر مجموعه اصلاح‌طلبان در عرصه قدرت. به هر حال شخصیتی هستند که در رده‌های مختلف اجرایی را طی کرده اند این به نظر من مهم‌ترین حسن عارف است.
اما من فکر می‌کنم عدم تعامل مناسب با احزاب و گروه‌های سیاسی و همچنین فکر می‌کنم برآورده نکردن انتظارات افکار عمومی مردم و اصلاح‌طلبی به خصوص در این مدتی که از عمر مجلس می‌گذرد، این‌ها در واقع مواردی است که به هر حال آقای عارف یا کسانی که از ایشان حمایت خواهند کرد بایستی مدنظرشان باشد که در جهت ترمیم این مساله اقدام کنند و سعی کنند آن بخش هایی یا در مورد نکات مورد سوال در مورد مواضع سیاسی ایشان توضیح دهند.
من فکر می‌کنم جدا از شخص آقای خاتمی که شخصیت مورد اجماع کامل در بین کل جریان اصلاح‌طلبی است، طبیعتا همه شخصیت‌های دیگر اصلاح‌طلب ممکن است که اجماع کلی روی آن‌ها شکل نگیرد، اما به طور نسبی عارف در بین اصلاح‌طلبان گزینه جدی و شناخته شده‌ای است.
شما غیر از ایشان چه گزینه‌های دیگری را برای انتخابات ۱۴۰۰ محتمل می‌دانید؟
من اصلا کلا معتقدم الان به سراغ مصداق رفتن کار عاقلانه‌ای نیست. عرصه سیاسی در ایران به شدت دستخوش تحولات است و اتفاقاتی میافتد که در اختیار جریانات سیاسی و اصلاح‌طلبان نیست. بنابر این صحبت کردن از مصادیق الان بسیار زود است و به این مطلب در مورد حضور دکتر عارف هم معتقد هستم.
شرایط در کشور مابه گونه‌ای است که با تصمیم گیریهای خاص و بستری که وجود دارد در مورد گردش اطلاعات در کشور ما و مباحثی که مطرح می‌شود محبوبیت شخصیت‌های سیاسی بالا و پایین خواهد شد. ممکن است شرایط به گونه‌ای بشود که امکان حضور همه شخصیت‌های اصلاح‌طلب بوجود بیاید و بتوانیم از همه ظرفیت‌های اصلاح‌طلبی استفاده بکنیم و برعکس ممکن است شرایط به گونه‌ای سخت بشود که شخصیت‌هایی که قبلا تحمل می‌شدند این بار تحمل نشوند. این‌ها همه به نظر من متغیرهایی است که به ما دیکته می‌کند صحبت کردن از مصداق برای انتخابات ۱۴۰۰ کار عاقلانه‌ای نیست.
با توجه به فعالیت‌های اخیر آقای لاریجانی که در رابطه با آن گمانه زنی هایی در مورد قصد انتخاباتی ایشان وجود دارد، می‌توان فعالیتهای آقای عارف در تقابل با آقای لاریجانی دانست؟
ببینید من فکر می‌کنم اگر یک روزی آقای لاریجانی منتخب اصلاح‌طلبان بشود، آن روز هویت سیاسی اصلاح‌طلبان مخدوش می‌شود. اگرچه عقلانیت باید در فضای فعالیت‌های سیاسی باشد، اما بسیاری مواقع ما بخاطر بعضی مصلحت اندیشی‌ها حمایت کردیم از یک کاندیدا و مسائلی ازین قبیل. اما این به معنای بی تاثیر بودن و بی چهارچوب بودن نباید باشد. تعامل و عمل سیاست ورزی برای اصلاح‌طلبان برای یک سری مسائل بزرگتر، تا اندازه‌ای قابل قبول است که مرزهای هویتی آن‌ها دچار خدشه نشود.
انتخاب آقای روحانی و افراد نزدیک به ایشان حداکثر انعطاف پذیری است که اصلاح‌طلبان می‌توانند نشان دهند. همین الان هم نسبت به عملکرد آقای روحانی و میزان پایبندی ایشان به شعارهای ایام انتخابات و شعارهای اصلاح‌طلبانه، بین جبهه اصلاحات اختلافاتی وجود دارد، اما من فکر نمی‌کنم الان اصلاح‌طلبان این ظرفیت را داشته باشند که بخواهند ریزش مجددی را درون خودشان تحمل بکنند. هرچند شرایط زمانی و برخی از مصلحت اندیشی‌ها ممکن است تا آن زمان شرایط را تغییر بدهد.
فعالیت‌های اخیر آقای لاریجانی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
آقای لاریجانی شخصیتی را برای خودش متصور می‌داند که برای قرار گرفتن در جایگاه رئیس قوه مجریه تلاش بکند. به هرحال در ۳ دوره مجلس حضور داشته است و شرایط کشور را رصد میکند و دیده است که اصلاح‌طبانی از سر ناگزیری به سمت ایشان آمده اند ممکن است به نظرش بیاید، این مساله ممکن است استمرار داشته باشد. به نظر من قابل توجیه است. ضمن اینکه ایشان این حق را دارد که برای انتخابات تبلیغ کند و ما باید این حق را به رسمیت بشناسیم.
نظر شما در مورد صحبت هایی که در بین رسانه‌ها در مورد فعالیت‌های آقای عارف در مجلس و سکوت ایشان می‌شود چیست؟
واقیعت این است که مجلس کار مهمش الزاما سخنرانی کردن و نطق نیست. ما نمایندگان زیادی داشتیم که در کمیسیون‌ها و ایجاد همگرایی در مجلس یا فعالیت‌های تشکیلاتی فعالیت موثر داشته باشند، اما سخنرانی هم نداشتند. مثلا در مجلس ششم ما چهره‌هایی را می‌بینیم، مثلا آقای مهندس نبوی را داریم که چهره تاثیر گذاری بودند، ولی نطق‌های زیادی هم نداشتند؛ که این به تنهایی دلیل بر فعالیت فرد نیست.
اما یک انتظاری از طرف جامعه وجود دارد که کسی که مسوولیت یک فراکسیونی را دارد اگر خودش به تنهایی موضع گیری‌های سیاسی ندارد حداقل آن فراکسیون در مجلس حرکت اصلاحی موثر و نظام‌مند داشته باشد. به هر حال ما باید بپذیریم که این انتظار از فراکسون امید در افکار عمومی براورده نشده است.
البته تمام این تقصیر متوجه آقای عارف به عنوان رییس کمیسیون نیست. ایشان هم برای پیشبرد اهداف اصلاح‌طلبانه دستش خالی است، چون بسیاری از شخصیت‌های موثر اصلاح‌طلب قبل از ورد به مجلس رد صلاحیت شده اند و در واقع عیار اصلاح‌طلبی نسبت به دوره‌های گذشته پایین‌تر آمده. این به هر حال نشان دهنده این نیست که عارف نمی‌توانست نقش موثرتری ایفا کند.
اما من فکر می‌کنم این تاثیر گذاری از طریق رسانه‌ها بیش از سایر شخصیت‌ها دامن زده شد یعنی فکر می‌کنم یک جریان رسانه‌ای دوست داشت، این نواقص بزرگنمایی بشود و در بین افکار عمومی بیش از اندازه دیه بشود. من احساس می‌کنم که در واقع آقای دکتر عارف یک مقداری به نسبت مظلوم واقع شده و ما چهره هایی داشتیم در دوران انتخاب ریاست مجلس هم در دولتیان هم چهر‌های با نفوذ اصلاح‌طلب که سعی کردند با موجه‌تر دانستن لاریجانی نسبت به عارف به نوعی ایشان را در تنگنا قرار بدهند. این کمکی است که برخی جریان‌های رسانه‌ای اقای عارف رو بیشتر از ان چیزی که در واقعیت وجود دارد به حاشیه و زیر سوال بردند.
منبع: فرارو

 

 

شاید این مطالب را هم دوست داشته باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.