چرا لاریجانی حاضر به ائتلاف با اصولگرایان و اعتدالگرایان نشد؟
در میان چهرههای مطرح اصولگرا، کسی که به وضوح از ورود مستقلش به انتخابات آتی مجلس خبر داد، علی لاریجانی بود.
اندک اندک رایحه انتخابات 7 اسفند به مشام میرسد؛ این را میشود از تلاش جریانات سیاسی جهت حصول اجماع، ائتلاف و سرآخر وحدت متوجه شد. جناحین راست و چپ سیاسی هر کدام در تکاپوی ایفای نقش پر رنگ در صحنه پیشاانتخابات برای کوبیدن میخ ظفر خود بر تارک مجلس دهم در دوران پساانتخابات هستند.
راستنشینان سیاسی ایران که طعم تلخ تشتت در انتخابات ریاستجمهوری سال 92 را همچنان در کام خود احساس میکردند، بر آن شدند تا با تشکیل گعدهای به نام "شورای ائتلافی اصولگرایان"، طرحی نو در انتخابات پارلمان دهم دراندازند. طرحی که در آن از همه رنگها و سلیقهها بهره گرفته شد.
باتوجه به هسته مرکزی شورای ائتلافی اصولگرایان- متشکل از جبهه پایداری، جمعیت ایثارگران و موتلفه اسلامی – طبیعی بود که حضور چهرههایی نظیر "سعید جلیلی"، "مرتضی آقاتهرانی"، "صادق محصولی" و "اسدالله بادامچیان" در خط مقدم این شورا تعریف شود اما در این سمفونی وحدت، به شخصیتهایی همچون "محمدباقر قالیباف"، "علی لاریجانی"، "علیاکبر ولایتی" و "محسن رضایی" هم شانس خرید بلیت داده شد.
از برای همین تاکتیک، ولایتی، قالیباف و رضایی هرکدام نمایندگان خود را به شورای ائتلافی اصولگرایان، معرفی کردند؛ اما در این میان، کسی که دامان خود را نه تنها از شورای ائتلافی بلکه از سفره حامیان معتدل دولت نیز برچید و به وضوح از ورود مستقلش به انتخابات آتی مجلس خبر داد، علی لاریجانی بود.
"از جریان روحانیت حمایت میکنم"؛ "مصلحت نیست رئیس قوه مققنه با جایگاه حقوقی که در ساختار سیاسی ایران دارد، وارد ائتلاف شود." اینها، آخرین اظهارات رئیس مجلس پیرامون انتخابات 7 اسفند در جمع متصدیان جمعیت پیشرفت و عدالت از تشکلهای متبوع محمدباقر قالیباف بود؛ سخنانی که بار دیگر بر استقلال عمل مرد اول پارلمانهای هشتم و نهم، مهر تأیید زد.
لاریجانی به جای عبارت "جامعه روحانیت" که امروز نقش محوری در ائتلاف اصولگرایان بازی میکند، از عبارت "جریان روحانیت" استفاده کرد؛ همین بازی با کلمات که از هوش سیاسی لاریجانی سرچشمه میگیرد، به گواه برخی تحلیلگران، نشانی از عدم اقبال وی به شورای ائتلافی اصولگرایان است. از طرف دیگر به باور برخی جریان شناسان سیاسی باتوجه به پایگاه محکمی که لاریجانی به واسطه ابوی خود، "میرزا هاشم آملی"، در میان مراجع عظام قم دارد، شاید از همین حالا حضور وی در پارلمان دهم از حوزه انتخابیه قم، تضمینشده به نظر برسد.
لاریجانی همچنین، جایگاه و پایگاه ریاست مجلس را بَری از حضور در ائتلافهای جریانات سیاسی میداند. شاید بتوان از بَطن عبارت "جایگاه ریاست مجلس" که لاریجانی به آن اشاره داشته، سودای وی جهت حصول کرسی پدرخواندگی جریان اصولگرایی طی سالیان آتی را برداشت کرد. شاید ریاست اسبق سازمان صدا و سیما، شأن و شئون خود را بالاتر از حضور در ائتلافهای دَم انتخاباتی میپندارد.
همانطور که نیمنگاه "محمدرضا باهنر" دبیرکل جبهه پیروان به مقام پر طمطراق و دهانپُرکن پدرخواندگی جریان راست سیاسی کشور، به ظن رسانههای گروهی، یکی از دلایل کنارهگیری «لابیمَن» جریان اصولگرا از گود رقابت انتخابات ارزیابی شده، لاریجانی اما سعی کرده با استقلال عمل سیاسی، این گمان را تقویت کند.
از طرف دیگر؛ حضور لاریجانی در شورای ائتلافی اصولگرایان با توجه به انتصاب "غلامعلی حداد عادل" به عنوان سخنگو، میتوانست شورای مزبور را تحت تأثیر دوقطبی لاریجانی – حداد که از قضا هر دو، پتانسیل ریاست مجلس آینده را دارند، به حاشیه بکشاند و تلاشها برای حصول وحدت را با شکست روبهرو کند. به همین دلیل، لاریجانی اعلام استقلال کرد تا در انشقاق احتمالی اصولگرایان شریک نباشد.
جریان اعتدالی حامی دولت در ماههای اخیر سعی داشته تا با مصادره شخصیت لاریجانی و طیف حامی وی در فراکسیون رهروان ولایت مجلس و نیز با انتخاب رئیس پارلمان نهم به عنوان سرلیست انتخاباتی خود، شکاف عمیقی میان طیفهای اصولگرایی ایجاد کند و در این طیالطریق، بار و بُنه خود برای انتخابات را هر چه پربارتر تدارک ببیند. اما این تَرفند سیاسی، بیشتر به ترکبرداشتن دیوار ائتلاف میان اصلاحطلبان و اعتدالگرایان انجامید؛ چراکه رِفُرمیستهای کشور برخلاف اعتدالیون، با حمایت از لاریجانی و سرلیستی وی موافق نبودند تا جایی که "محمدرضا عارف" رئیس شورای عالی سیاستگذاری انتخاباتی اصلاحطلبان، مساله سرلیستی لاریجانی برای جبهه اصلاحات را جزء "عجایب خلقت" برشمرد.
در میان همه این داد و قالها، لاریجانی اما نمیتوانست با یک چشم بر هم زدنی، سابقه اصولگرایی چشمگیر خود را نادیده بگیرد. وی از همینرو، حضور مستقل در جریان انتخابات را به همگامی با اعتدالگرایانی که بخش قابل توجهی از مخاطبین اجتماعی خود را وامدار جریان اصلاحطلب هستند، ترجیح داد.
پس از انصراف لاریجانی از همکاری با شورای ائتلافی، گزینههای دیگری جهت همراهی با این شورا مطرح هستند. چهرههایی نظیر "ولایتی" و "قالیباف" با وجود آنکه تجربه چندان موفقی از همکاری با یکدیگر در ائتلاف موسوم به 1+2 در انتخابات سال 92 ندارند، اما میتوانند برای سعادتمندی و اقبال جریان اصولگرایی، گذشتهها را به دَر کنند و پای در زمین ائتلاف بزرگ اصولگرایان بگذارند.
در کنار اینها، نام "محسن رضایی" هم مطرح است. باتوجه به بازگشت مجدد رضایی به دانشگاه امام حسین(ع) و نشستن دوباره تنپوش سبزرنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بر قامت او، نمیتوان انتظار داشت که پایِ ثابت انتخاباتهای سالیان اخیر، بار دیگر به طور فعال در عرصه حضور داشته باشد؛ اما یقینا تجارب محسن رضایی به خصوص در میدان اقتصاد، میتواند اصولگرایان را در ارائه برنامه اقتصادی جامع به عنوان یکی از شعارهای انتخاباتی، کمک کند.
الغرض؛ "کنارگذاشتن اختلافات"، "نگاه واقعبینانه نسبت به معادلات سیاسی کشور"، "کاستن از مطالبات جناحی" و "تندادن به منافع گروهی"، اهم موضوعاتی است که فعالین اردوگاه اصولگرایی باید به آن توجه داشته باشند. بنظر میرسد اصولگرایان سخت مراقبند مبادا انشقاق و چندپاره شدن لیستهای انتخاباتی، بهار 92 را در زمستان 94 برایشان تکرار کند.