بیبرنامگی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری | رقبای پیروز دورههای قبل چه برنامهای داشتند؟
فضای رقابتهای سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در جای خالی استراتژی اجرایی کاندیداها هر روز تندتر میشود.
ارائه برنامه و تیم کاری، دو مطالبه اصلی مردم در جریان انتخاباتهای اخیر ریاستجمهوری بودهاند؛ با یک تأخیر زمانی در معرفی نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم، هیچکدام از داوطلبان احتمالی به مرحله تدوین برنامهها نیز نرسیدهاند. رویکردها و خطمشیها نسبت به مسائل کشور و راهحل آن مشخص نیست و در میان هیچکدام از چهرههای در معرض نامزدی، سرخط و شعار کلیدی آنها مشخص نیست. آیا نامزدهای لحظه آخری برای ۴ سال آینده کشور معجزه میکنند؟ احزاب و گروههای سیاسی نیز در طرح برخی درخواستهای مکرر خود از چهرههای سرشناس برای حضور در انتخابات، خلأ برنامهها را نادیده میگیرند. آیا رد درخواست این چهرهها به معنای نداشتن یک راهبرد مشخص برای اداره ۴ سال بعد کشور نیست؟ آیا صرف اسامی بزرگ برای مسئولیت ریاستجمهوری کفایت میکند؟
روسای جمهوری سابق با تکیه بر یک گفتمان شاخص و کلیدی مواضع خود را مقابل اصلیترین مشکلات کشور مطرح میکردند. دولت آیتالله هاشمیرفسنجانی در دهه ۶۰ با تکیه بر بازسازی ویرانیهای پس از جنگ تحمیلی به دولت سازندگی شهرت یافت و بهبود شرایط اقتصادی، مطالبات سیاسی و اجتماعی جدیدی را در طبقه متوسط جامعه شکل داد. برنامهها و شعارهای انتخاباتی رئیس دولت اصلاحات در سال ۷۶ با تکیه بر ضرورت فضای بازتر سیاسی و اجتماعی در کشور شکل گرفتند و یک دهه بعدتر محمود احمدینژاد راهبرد انتخاباتی خود را از میان شعارهای عدالتخواهانه به نفع طبقات محروم و دشمنی با حلقه مدیران ثروتاندوز گذشته برگزید. گفتمان انتخاباتی حسن روحانی در رقابتهای سال ۹۲ خیلی زود با شعار تعامل سازنده با جهان و رفع تحریمهای بینالمللی پایان دوره محمود احمدینژاد علیه ایران شکل گرفت. او به وضوح دیپلماسی و سیاست خارجی را محمل برتریجویی خود مقابل رقبای ریاستجمهوری قرار داده بود. مهمترین رقیب او محمدباقر قالیباف نیز در سال ۹۲ برنامه انتخاباتی خود را داشت و نام آن را از دهه چهارم انقلاب با عنوان دهه پیشرفت و عدالت عاریت گرفته بود؛ تشخیص مردم نیز از بین این دو برنامه بر اولویت حلوفصل مسائل سیاست خارجی قرار گرفت و راه روحانی را برگزیدند.
اما دو ماه و نیم مانده به انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم که رئیسجمهوری گام دوم انقلاب را معرفی خواهد کرد، مشکلات کشور هیچ نقطه تلاقی مشخص و متمایزی با دیدگاههای داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری پیدا نکرده است. آینده موضوعات در ابهام و راهکارها در تاریکی بهسر میبرند. نه چهرههای در معرض نامزدی اولویتبندی خاصی برای رفع مهمترین مشکلات کشور ارائه میکنند و نه امید تازهای در مردم برای باز شدن زنجیره این مشکلات از یکدیگر شکل گرفته است؛ اقتصاد آشفته، شکاف سیاسی و اجتماعی مطالبات مردم با حاکمیت و سیاست خارجی معطل لغو تحریمهای آمریکا، فهرست بلندبالایی برای چارهجویی و سرانگشتان تدبیر هرکدام از نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری محسوب میشود. با این حال راهکارها و بانیان آنها محتاطتر از ادوار سابق هستند و وعدههای مشخص قابل ارزیابی در اختیار مردم قرار نمیدهند.
داوطلبان احتمالی این دوره از انتخابات ریاست جمهوری، به روال ادوار سابق به سفرهای استانی میروند؛ عکس یادگاری با محرومیت شهرستانها و روستاهای دور از مرکز میگیرند، از زندگی کپرنشینهای سیستان و بلوچستان کلیپ میسازند و در گذرگاههای کولبری کردستان رنج و مشقت آنها را به تصویر میکشند؛ اما جز ابراز همدردی راهبرد مشخصی برای مانعزدایی از مشکلات معیشتی مرزنشینان ارائه نمیکنند. نه الگوی مشخصی برای رفع تخاصم مزمن ایران و آمریکا و مزاحمتهای چندساله آن برای معیشت مردم دارند و نه در حوزههای اجتماعی، دارای موضع واحد و همسویی درباره کلان راهبردهای اجتماعی ازجمله فناوریهای اطلاعات و شبکههای اجتماعی هستند.
نامزدهای انتخابات سیزدهم بیش از هر دوره دیگری بین ۳ ضلع مطالبات مردم، بنبستهای روابط خارجی و موانع سیاست داخلی سردرگم آمدهاند. ملاحظات، آنها را به دام انفعال در تصمیم کشانده و بهدنبال یک پیروزی ساده، شیرین و بدون هزینه در دوره ریاستجمهوری سیزدهم هستند. نامزدهای این دوره از انتخابات میدانند اگر از سوی مردم نیز مشارکت بالایی رقم نخورد، نه پاسخگوی نهاد فرادستی خواهند بود و نه تکلیف و وظیفه آنچنانی از سوی مردم بر گردنشان سنگینی خواهد کرد؛ در چنین شرایطی داشتن برنامه نیز اولویت خود را از دست میدهد.
همشهریآنلاین -محسن تولایی