انتخابات ۱۴۰۰ برای اصولگرایان یک جشن سیاسی است که همگی سعی میکنند از آن عقب نمانند. هر گروه و دستهای از این جریان تلاش میکند فضایی بیشتر در این مهمانی در اختیار داشته باشد. آنان هم که برای خود اسم و رسمی قائل هستند، به تکاپو افتادهاند تا صدر مجلس بنشینند. البته که صدر نشستن به این سادگی نیست و مرد میدان میطلبد و رقابتی جانکاه؛ چراکه صدر این مهمانی تنها برای یک نفر جا دارد و آن یکی کسی نیست جز صاحب کرسی ریاست بر کاخ ریاستجمهوری پاستور! حالا همزمان با افزایش تلاش مشتاقان آن کرسی، نزدیکان و اطرافیان آنان نیز روز به روز تلاششان را بیشتر میکنند.
محمدباقر قالیباف، عزتالله ضرغامی و محمود احمدینژاد ازجمله این افراد هستند که با کمک نزدیکانشان در حال آماده سازی فضای عمومی برای گستردهتر کردن تبلیغات هستند. انگیزه و عزم جزم قالیباف رییس فعلی مجلس شورای اسلامی برای کاندیداتوری در انتخابات ۱۴۰۰ و تصاحب کرسی ریاستجمهوری بر کسی پوشیده نیست. شاید او جزو مشتاقترینها باشد؛ چراکه باتوجه به امکانات در اختیارش، فعالیتهای بسیاری انجام میدهد و هم اینکه نزدیکانش از عزم او برای کاندیداتوری میگویند و از بیان این نکته نیز ابایی ندارند. به نظر میرسد حالا که او آنقدر برای کاندیداتوری ریاستجمهوری جدی شده، مخالفانش هم تصمیم گرفتهاند چندان سد راهش نشوند.
چراکه تا چندی پیش صداهای مخالف حداقل از مجلس شورای اسلامی شنیده میشد و بعضا نمایندگان میگفتند که قالیباف نباید ریاست مجلس را به خاطر ریاستجمهوری رها کند. اما حالا چند وقتی است که دیگر کسی درون پارلمان ساز مخالف کوک نمیکند و احتمالا همه وارد یارگیری و رقابت شدهاند و ترجیح میدهند که در میدان رقابت مخالفتشان را بیان کنند. با توجه به شواهد میتوان از حضور قطعی قالیباف در انتخابات سال آینده سخن گفت و اما علاوه بر این، دیروز جواد آرینمنش، چهره سیاسی اصولگرا نیز به ایسنا گفته: «باتوجه به بحثها و فعالیتها به نظر میرسد که آقای قالیباف قطعا جزو گزینههای اصلی انتخابات ریاستجمهوری سال آینده خواهد بود. حرکاتهایی که آقای قالیباف در این ماههای اخیر داشته و انتقاداتی که به دولت وارد کرده و مکررا ضعف کشور را ناشی از مدیریت اجرایی دانسته و همچنین اینکه راهکار حل مشکلات را تحول در مدیریت عنوان میکند، همگی نشاندهنده این است که او یکی از گزینههای انتخابات پیشرو است.»
علنیتر برای انتخابات
علنیتر شدن کاندیداتوریها در جبهه اصولگرایی گویا هماهنگ و گام به گام است. رفتارهای کاندیداهای احتمالی نشان میدهد که آنها حرکتهای رقبای درونحزبی خود را با دقت زیرنظر دارند. چنانکه یکی مانند قالیباف یک گام بیشتر جلو بیاید، باقی چهرهها نیز برای اینکه از رقابت عقب نمانند، گامی پیش میآیند و علنیتر از انتخابات میگویند. همزمان علنیتر شدن اعلام کاندیداتوری قالیباف ازسوی نزدیکانش، برخی هم وارد عمل شده و از کاندیداتوری احمدینژاد میگویند. بهطور مثال دیروز احمد خورشیدیآزاد، دبیرکل جمعیت خدمتگزاران انقلاب اسلامی به پایگاه خبری-تحلیلی مدارا گفته است: «احمدینژاد میتواند دولت کارآمد و پرتلاش و جوان و پرنشاط تشکیل دهد که مشکلات کشور را حل کند، در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰شرکت میکند و هم تایید صلاحیت میشود. دلیل بنده برای تایید صلاحیت آقای احمدینژاد ازسوی شورای نگهبان این است که مقام معظم رهبری پیش از اینکه به این بیندیشند که نام چه کسی از داخل صندوق رای بیرون خواهد آمد، به مشارکت حداکثری توجه دارند.» این در حالی است که احمدینژاد دوره پیش با اینکه بنابه نظر رهبری از حضور در انتخابات منع شده بود، وارد ستاد انتخابات کشور شد و در انتخابات نامنویسی کرد. البته او و همراهان و نزدیکانش هیچکدام نتوانستند از فیلتر شورای نگهبان عبور کنند. اما حالا دوباره گویا به فکر ورود به رقابت افتادهاند. طی ماههای اخیر نیز مدام هم او و هم نزدیکانش تلاش کردند به انحای مختلف در صدر اخبار باشند. احمدینژاد از هر موضوع و مناسبتی استفاده کرده که یا پیامی صادر کند یا با رسانهای به گفتوگو بنشیند. او حتی به رسانههای فارسیزبان خارج کشور هم متوسل شده و نزدیکانش هم مدتی است که عضو ثابت مصاحبههای این شبکههای فارسیزبان ماهوارهای هستند و جالب آنکه با ادبیات در دفاع از نظام، ظاهرا سعی در هموار کردن مسیر احمدینژاد از فیلتر شورای نگهبان هستند.
عاشقان پاستور
این اشتیاق و علاقه به پاستور شاید ازجمله وجوه مشترک قالیباف و احمدینژاد باشد. همانطور که قالیباف سالهاست برای رسیدن به ریاستجمهوری تلاش میکند، احمدینژاد نیز پس از اتمام دوره ریاستجمهوری خود از هر فرصتی برای بازگشت دوباره به پاستور استفاده کرده است. با این حال این دو موقعیت و شرایط خیلی متفاوتی از یکدیگر دارند. قالیباف طی سالهای اخیر سعی کرده جایگاه خود را بین اصولگرایان محکم کند و البته با پشتوانه امکاناتی که داشته، حتی در مرحلهای قصد کرد تا به اصولگرایی رنگی تازه بزند و پرچم «نواصولگرایی» را بلند کند؛ هرچند تلاشهایش تاکنون مقطعی و بدون نتیجه رها شده است. در مقابل احمدینژاد طی سالهای پس از اتمام ریاستجمهوریاش مدام در تبلیغات خود اعلام کرده که از اصولگرایان جداست و خواسته که برای خود پایگاه سیاسی مستقلی تعریف کند ولی او هم در این زمینه چندان توفیق نداشته است؛ چراکه نه توانسته تشکیلات سیاسی منسجمی داشته باشد و نه اینکه افکار عمومی را در نداشتن سابقه اصولگرایی قانع کند. با این حال احمدینژاد و قالیباف هر دو بر روی یک پایگاه اجتماعی و سیاسی برای رسیدن به پاستور حساب میکنند و بسیاری از کسانی که به قالیباف کمک میکنند، از همان افرادی هستند که در انتخابات ۸۸ از نزدیکان احمدینژاد بودند و در این دوره هم باتوجه به احتمال بالای ردصلاحیت مجدد احمدینژاد، بعید نیست باز همان حلقه سیاسی گرد قالیباف جمع شوند.
کاندیداتوری توییتری
در این میان عزتالله ضرغامی نیز همگام با دیگر اصولگرایان کمکم پا پیش میگذارد. او که در سالهای پس از ریاست صداوسیما ساکن یک ساختمان قدیمی در نزدیکی میدان پاستور بوده، همواره سعی کرده خود را چهرهای فراجناحی و انقلابی معرفی کند و خود را در صدر اخبار نگه دارد تا مگر روزی این فعالیتهای مستمر در همه حوزهها به او برای نقل مکان به کاخ ریاستجمهوری در نزدیکی منزلش کمک کند. او به تازگی در یکی از توییتهای خود بهطور تلویحی از کاندیداتوری خود برای انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ خبر داده است. ضرغامی نوشته: «۹ دی هر سال در یکی از استانها سخنرانی دارم. امسال، شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی، از من برای سخنرانی در مراسم کرمان دعوت کردند. اشتیاق و احساس وظیفه من به دلیل سالگرد شهادت سردار سلیمانی مضاعف بود ولی به دلیل شبهه انتخاباتی برای ۱۴۰۰، از آنها تشکر و عذرخواهی کردم.» اگر او قصدی برای کاندیداتوری ندارد، لازم نیست نگران شبهات باشد ولی از آنجا که قصدش جدی است میخواهد از حاشیهسازی پیرامون خود پرهیز کند. ضرغامی هم به سبک دیگر کاندیداها تلاش میکند در تبلیغاتی که دارد به نقد جریان اصولگرایی بپردازد. او در برنامههای مختلفی که اجرا میکند، از چهرههای برکنار شده سیاسی انتقاد میکند. ازجمله میتوان به انتقادات او از صادق آملی لاریجانی رییس سابق قوه قضاییه اشاره کرد. به نظر میرسد با این کار میخواهند نظر آرای خاکستری را به خود جلب کنند.
۳ اصولگرای مشابه
با نزدیک شدن به انتخابات گامهای سیاسیون اصولگرا به سمت پاستور نیز مستحکمتر میشود و احتمالا شاهد این باشیم که کمکم علیه یکدیگر موضعگیری کنند؛ چراکه تا این جای کار تنها رقبای جدی حاضر در صحنه اصولگرایان هستند. آنچه اما شاید در این ۳ چهره اصولگرا جالب توجه باشد، شباهتی است که به یکدیگر دارند. شباهتی که ضرغامی را بهزعم برخی ناظران به نسخه تازه از احمدینژاد تبدیل کرده و از دیگرسو، باتوجه به آنچه ازسوی برخی تحلیلگران، تغییر مشی در روند کنشگری سیاسی احمدینژاد و قالیباف تعبیر شده، منجر به بیان شباهت میان آنها شده است. هرچند قالیباف از چهرههای منعطف و متفاوت آغاز کرد و حالا به عنوان سرلیست اصولگرایان و خروجی سازوکار انتخاباتی پدرخواندههایی که در بیانیههای «نواصولگرایی» به آن میتاخت، راهی «بهارستان» شده و رییس مجلس است و برعکس، احمدینژاد، چهره حزباللهی اصولگرایان در سال ۸۴ که حالا از «آزادی حجاب و موسیقی رپ و هیپهاپ میگویند. آنها اگرچه در مسیری که پیمودهاند، خلاف جهت یکدیگر گام برداشتند اما در اینکه به عکس آنچه آغاز کردند، تبدیل شوند، بسیار شبیه یکدیگرند.
منبع: اعتماد