من اگر نماینده مجلس بودم …

من اگر امروز نماینده مجلس بودم، به جای ارائه طرح‌هایی مثل اعدام! با دیدن وضعیت جامعه به ویژه قشر جوان، طرحی را آماده می‌کردم که در آن تمام دستگاه‌های فرهنگی مجبور به ارائه گزارش در مورد عملکرد خود در تمام این سال‌ها شوند و این سوال را پاسخ دهند که چه کرده‌اند؟ خنده دار نیست، سال‌ها میلیارد میلیارد از پول مردم، در جیب صداوسیما، سازمان تبلیغات اسلامی، وزارت ارشاد و هزار نهاد فرهنگی بزرگ و کوچک می‌رود اما بازهم مسئولان کشور از نفوذ فرهنگی غرب در کشور گلایه می‌کنند و به دنبال طرح‌هایی مثل صیانت هستند.

این روزها هم که شاهد هستیم، برخی در خطابه‌های خود می‌گویند، معترضین که نماز نمی‌خوانند، تازه مشروب هم می‌خورند و فرزند طلاق هم هستند.

تمام ایرانی‌هایی که بعد از انقلاب به دنیا آمدند، مدرسه رفتند، دانشگاه را پشت سر گذاشتند یا در حال سپری کردن آن هستند، با آموزه‌های دینی آشنا شدند. اما چرا هنوز بعد از این همه سال یک مسئله مثل حجاب برای آنها حل نشده است؟

من اگر جای حاکمیت بودم از نهادی فرهنگی طلبکار می‌شدم که این همه هزینه فرهنگ می‌شود اما بازهم پاشنه آشیل است. شده است داستان فرزندی که پدر تمام زندگی را برای او می‌گذارد تا در کنکور قبول شود و در نهایت پسر یا دختر، رتبه‌ای می‌آورد که در نهایت با آن می‌شود در کاردانی دانشگاه آزاد در شهری دور پذیرفته شد.

این روزها مدام این جمله را که سلبریتی‌ها با پول بیت‌المال به اینجا رسیده‌اند را شنیده‌ایم. حالا که اینقدر روی بیت‌المال حساس هستید و نگران دستمزد برخی چهره های فرهنگی و ورزشی هستند، چرا در مورد بودجه‌های فرهنگی ساکتید؟ مال اینها بیت المال است و مال آنها بیت الحال؟

سوال کنید و پاسخ بخواهید. از کجا آورده‌اید را که به سرانجام نرساندید حداقل با پول داده شده چه کرده‌اید را به سرانجام برسانید.

چرا با این همه سازمان و نهاد فرهنگی همچنان نگران چند شبکه اجتماعی و حتی چند شبکه لندن نشین هستید؟ چه می‌گویم! حتی نگران چند شبکه نمایش خانگی که با قانون همین مملکت در حال فعالیت هستند.

چرا هیچوقت نتوانستید پاسخ مستدلی به مسئله حجاب بدهید؟ در تمام این سال‌ها جوانان از حجاب گفتند اما پاسخی نشنیدند و فقط مدام به آنها یادآوری شد که از موهای خود آویزان خواهید شد و تمام!

در عرصه عمرانی وقتی بودجه‌ای تخصیص داده می‌شود، مردم بعد از چند سال، پولی که از جیب‌شان برداشته شده را در قالب سد یا جاده می‌بینند. در مسائل فرهنگی چطور؟ از کدام تاثیر نهادهای فرهنگی در کشور می‌شود سخن گفت؟

شق القمر نمی‌خواهیم، یک کار فرهنگی که دوستان با بودجه هنگفت انجام دادند و تاثیر گذار بوده است را نام ببرند. گشتیم نبود، نگردید نیست.

مشکل کشور همین است. وقتی پول مردم، برای مردم خرج نمی‌شود و تبعیض، فقر و ناعدالتی زندگی مردم را سخت می‌کند، باید شاهد چنین جامعه چند پاره و زخم دیده هم باشید. جامعه‌ای که نفرت در آن تبدیل به غولی چند سر شده است که با زدن یک سر آن، هفت سر دیگر اضافه می‌شود.

اینکه مردم امروز حرف هم را نمی‌فهمند و با برچسب زدن با یکدیگر حرف می‌زنند یعنی اینکه در این کشور نه تنها کار فرهنگی صورت نگرفته است، بلکه شاهد خروار خروار کار غیرفرهنگی بوده‌ایم.

در همان آمریکا خونخوار و اروپا یخ زده از سرما، شاهد تجلی فرهنگ‌ در رفتار اجتماعی مردم هستید.  بله، به شعار باشد ما می‌توانیم با میزان شعارهایی که می‌دهیم کهکشان راه شیری را ریسه رنگی بکشیم اما وقتی پای عمل که می‌آید، چراغ‌مان یک اتاق کوچک خانواده ۴ نفره را هم روشن نمی‌کند.

مصطفی داننده ـ عصر ایران

شاید این مطالب را هم دوست داشته باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.