کاندیداهای مستقل؛ فرصت یا تهدید؟
در انتخابات های برگزار شده در نظام مردم سالاری دینی جمهوری اسلامی ایران، حضور شمار زیادی از شهروندان، به عنوان «کاندیدا» از مسائلی است که از دو جنبه هزینه و فرصت قابل بررسی است.
در ثبت نام داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری هزینه های این مسأله بر فرصت های محتمل، پیشی گرفته است و این امر به یک مشکل جدی و به زبانی صریح تر، به عنوان یک «آسیب» و «تهدید» در فرآیند ثبت نام و برگزاری انتخابات خود را نشان داده است؛ اما همین موضوع در انتخابات مجلس شورای اسلامی با غلبه جنبه فرصت بر آسیب خود را نشان می دهد و در واقع، این کمیت، بیشتر یک فرصت قابل تأمل است تا یک تهدید.
به بیانی روشن تر، نگاهی به آمار داوطلبان هشتمین انتخابات مجلس شورای اسلامی (بیش از ۷هزار نفر که در آن دوره حداقل از مدرک تحصیلی کارشناسی یا معادل آن برخوردار بودند) نشان می دهد که حضور افراد بیشتر در این انتخابات که به قصد نمایندگی شهروندانی با فرهنگ ها و نیازهای متعدد حضور می یابند، خود یک فرصت است؛ فرصتی که هزینه های تکثر نامزدها را به زیر سایه می برد؛ اما آن چه در این باره اهمیت دارد، چگونگی حضور است: اگر حضور کاندیداهای متعدد در سراسر کشور به صورت انفرادی باشد (آن گونه که در 7 دروه انتخابات مجلس شورای اسلامی شاهد بودیم) هر چند مغتنم است، هدفمندانه نیست؛ اما اگر این حضور با همفکری، انسجام و با افقی درازمدت باشد، یک فرصت بی بدیل است.
خلاصه این که، «کاندیداهای مستقل»، سرمایه های انسانی نظام در مدیریت سیاسی و اداری کشورند و با این نگاه، حضور کاندیداهای مستقل، نه یک فرصت؛ بلکه یک ضرورت برای گ