گونه شناسی ائتلافهای مستقل
مقدمه:
ائتلاف سیاسی به عنوان یکی از ابزارهای رایج در آستانه رقابتهای پارلمانی، راهبردی معقول و در پارهای از مواقع حیاتی، برای افراد و گروههای سیاسی به شمار میآید.
شرکتکنندگان در یک ائتلاف انتخاباتی، اهداف گوناگونی را مدنظر دارند که مهمترین آنها، ارتقای توان رقابتی خویش در اثر تجمییع قابلیتهای هر یک از اعضای ائتلاف است.
با این حال، مطلوبیت این راهبرد همواره موجب تشکیل ائتلافهای حزبی و سیاسی، فارغ از اهداف و برنامهها جناحی نخواهد شد. به همین دلیل، مساعدترین بسترهای ائتلافی، عمدتاً در داخل جناحهای همسو و موافق شکل میگیرند.
اما در پارهای از موارد نیز ائتلاف سیاسی، مورد استفاده افراد و گروههایی قرار میگیرد که علاقه چندانی به حضور در چارچوب گرایشات حزبی و جناحی ندارند. معمولاً این گونه از ائتلافها را با عنوان ائتلاف افراد و یا گروههای مستقل میشناسند. ائتلاف مستقل نیز به نوبه خود، از تفاسیرو گونه های متفاوتی برخوردارند که با هدفگذاری اهداف و دلایل استقلال، قابل بررسی خواهند بود.بدین منظور در ادامه، به شکلی مختصر به ارزیابی مهمترین گونههای “ائتلاف مستقل” میپردازیم.
۱) ائتلافهای مستقل حداقلی:
یکی از متداولترین گونههای ائتلاف مستقل، “ائتلافهای حداقلی” یا مجموعههای فاقد راهبرد مشترک و واحدند. در چنین ائتلافهایی هر یک از اعضاء دارای اهداف و برنامههای خاص خود بوده و از حداقل همسویی فکری و عقیدتی با سایر اعضاء برخوردارند. این گونه از ائتلافهای مستقل، بیشتر با هدف صرفهجویی در زمان و هزینههای مادی و بهرهبرداری از حاصل جمع عددی قابلیتهای تبلیغی و سیاسی اعضاء تشکیل میشوند.
ائتلافهای حداقلی، پس از خاتمه رقابتها، به دلیل عدم برخورداری از اهداف مشترک و یا جذب در جناحهای قدرت، به سرعت برچیده خواهند شد.
۲) ائتلافهای مستقل جناحی:
ائتلافهای دسته دوم را “ائتلافهای جناحی” تشکیل میدهند که از نظر ساختاری از موقعیت بهتری نسبت به گونه نخست برخوردارند. ائتلافهای جناحی عمدتاً پیرو ۲ دسته از شرایط به وجود میآیند. دسته نخست ائتلافهایی هستند که به دنبال ورشکستگی سیاسی احزاب و جناحهای اصلی (حاکم یا اپوزیسیون) شکل گرفته و هدف نهایی شان تاسیس تشکیلاتی مستقل از جریانهای سیاسی موجود است.
دسته دوم نیز ائتلافهایی هستند که به دلیل بیرون ماندن اعضاء از فهرست جناحهای موجود، ناگزیر به تشکیل ائتلافهای مستقل و فاقد اعتبار جناحی شدهاند. معمولاً ائتلافهای جناحی دسته دوم، مجموعهای متشکل از افراد ناشناخته یا فاقد ارزش سیاسی و انتخاباتی به شمار می روند.
۳) ائتلافهای مستقل از قدرت و ثروت:
سومین گونه از ائتلافهای مستقل را افراد و گروه هایی تشکیل میدهند که علیرغم رویکرد غیرانفعالی به ائتلاف، از هویتی ایجابی نیز برخوردارند. به عبارت دیگر ائتلافهای مستقل از قدرت و ثروت، اولاً دارای اهداف مشترک و مشخصی برای پیشبرد برنامههای ائتلافند و ثانیاً تمایل آنها به استقلال، چندان رنگ و بوی جناحی و حزبی یا وابستگی به منابع قدرت یا ثروت ندارد. به همین دلیل، در این گونه از ائتلافها، برخورداری از ارزش ائتلافی و جناحی، مانعی در پیگیری اهداف ائتلاف به شمار نیامده و اعضای ائتلاف با هدف پیراستن تشکل خویش از آفاتی چون: شیفتگی در برابر قدرت، تداوم انتفاع به هر شکل ممکن، وامداری به ثروتمندان و تقدم قدرت طلبی بر مردمگرایی تشکیل میشوند. در راهبرد ائتلافهای مستقل از قدرت و ثروت، تحزب و ائتلاف، ابزاری مدنی برای حراست از حقوق رأیدهندگان و جامعه است؛ نه ابزاری برای به دست آوردن منابع مالی برای تبلیغات یا صرفهجویی در هزینهها یا جبران فقدان پایگاه حزبی و جناحی.
کلام آخر:
تأکید بر عبارت استقلال حزبی و جناحی، به خودی خود فاقد ارزش سیاسی است؛ چرا که تجارب سالهای اخیر نشان داده است، گونههای وابسته به ائتلافهای دسته اول (حداقلی) و دوم (جناحی)، پس از پیروزی در انتخابات، به سرعت جذب جناح حاکم شده و از ارزشهای استقلالطلبانه ائتلاف دست خواهند شست. در حالی که در ائتلافهای مستقل از قدرت و با محوریت مردم و مطالبات ایشان، کسب قدرت و حضور در نهادهای پارلمانی، تنها وسیلهای برای تأمین اهداف ائتلاف بوده و برنامه های انتخاباتی، حتی در صورت حضور اعضای ائتلاف در قدرت و همکاری با جناحهای دیگر، دستخوش تغییر و اضمحلال نخواهند شد.
* کارشناس ارشد علوم سیاسی
ضمن ابراز خرسندي از نظرات كارشناس محترم .يك دسته ديگر را هم ميتوان به آن نوع استقلال خواهي اضافه نمود.يك عده نيز دقيقا بدليل اينكه هيچ نوع حزب و گروهي را نميپسندند چون اعتقاد دارند وطنمان ايران و دينمان اسلام و مكتبمان حسيني وحزبمان حزب اا… است هر چند غالب اعضاء آن جبهه ها را قبول دارد.. بهيچوجه قصد كسب قدرت و ثروت را ندارند چون آنقدر لطف باري تعالي شامل بوده كه جز خدا نيازي ندارد..حتي روش اعطاء وام بانكي را نيز با اعتقادات خود سازگار نميبينند لذا ريالي وام بانكي نميگيرد.و حالا كه ديده همت رفع مشكلات كافي نيست همينقدر ميتواند شايد همت خود را اضافه كند آمده و ميخواهداگر توانست كاري كند. و به اين نيز كاملا واقف است اگر اراده كند بدون ورود به هيچكدام از جبهه ها بيشترين راي را مياورد .منتها هم دير اقدام نموده و هم نميخواهد بيشتر هزينه كند چون قصد ندارد بعدا اين پول جبران شود.در واقع ميخواهد اگر توانست با كمترين هزينه اهداف خود را اجرائي كند .لذا بنده جزء آن دسته هستم .كه ميخواهم بسياري از امورات با همت بيشتر عملي شود مثل جلوگيري از شكل گيري باند هاي كثيفي كه منجر به مخدوش شدن چهره نظام ميشود و تخلفات علني ميكنند خودشان هم ميگويند اين چه نظامي است.و… معتقدم اگر اين نظام آسيب ببيند قطعا كلام خدا (قرا مجيد) را بايد در كمد خانه پنهان كرد و نماز را مخفيانه خواند .شك نكنيد . بنده اگر نماينده شوم شك نكنيد به ضرر من هست چون اولا فعلا بيشترين آرامش را دارم .كسي كاري به كارم ندارد .هر چه خداوند متعال داده آنقدر كافي است كه براي بچه ام نيز كافي است.كار خلاف نميكنم و نيازي به مقام ندارم در حد خودم مقام نيز دارم…".اما علت نامزد شدن بنده در حال حاضر و بدون تصميم قبلي صرفا اعتقادي است و اگرمطمئن شوم وضعيت خوب است قطعا انصراف خواهم دادحتي اگر بر فرض نماينده شوم "