ساختارشكني دو سويه در انتخابات شوراي شهر
ايران اسلامي يكي از پرشور ترين دورانهاي انتخاباتي خود را سپري ميكند، البته درتمامي ادوار گذشته مشاركت پرشور مردم موجب رونق اين رخداد سياسي اجتماعي گرديده است. اما وجه تمايز اين دوره با دورههاي پيش از آن اهميت يافتن انتخابات شوراي اسلامي شهر همپاي انتخابات رياست جمهوري است.
اين اهميت هم از سوي جريانهاي سياسي پيگيري ميشود و هم از سوي مردم به لحاظ ورود افرادي شايسته به شوراي شهر قابل توجه است. البته نگاه جريانهاي سياسي همچون دورههاي قبل براي كسب اكثريت قدرت در اين نهاد تاثير گذار درحوزه مديريت شهري ميباشد. اما نگرش خاص مردم به اين دوره از انتخابات شوراي شهر به سبب نارضايتي از عملكرد ادوار گذشته شورا ميباشد.
به دنبال تخريب عملكرد ديگران نيستيم، ولي با نگاهي به خواستههاي عمومي نسبت به مديريت شهري متوجه روي زمين ماندن حقوق مردم و عدم كارايي مناسب شورا در مواجهه با مسائل مختلف هستيم. عمده نارضايتي مردم در ارزيابي عملكرد شوراي قبل به مسائل مديريت شهري در حوزههاي مختلف محيط زيست، ساخت و سازهاي غيراصولي، صدورمجوزهاي غيرقانوني و عدم شفافيت مالي در نظارت برامور شهرداريها باز ميگردد.
اگر تمام اين موارد را بخواهيم در يك جمله خلاصه كنيم بايد برعدم نظارت هدفمند و عدم حفظ قدرت ايجابي شورا در برابر شهرداري اذعان داشته باشيم. در بسياري از ابهاماتي كه به حق و حقوق عمومي مربوط ميشد، شوراي شهر نتوانست از جانب قدرت ناظر بر عملكرد شهرداري تسلط داشته باشد. به عنوان مشت نمونه خروار، بايد به چشم پوشي جهت دار برخي نمايندگان شوراي قبلي در مورد تخريب پاركهاي جنگلي و قطع درختان بوستانهاي پايتخت اشاره كرد.
اراضي عباس آباد كه بنابر تاكيدات رهبرمعظم انقلاب بايد حفظ و در راستاي اهداف فرهنگي از آن بهره گيري ميشد، مورد دست اندازي و تغيير كاربري از سوي شهرداري گرديد. اين فاجعه درحالي رخ داد كه نمايندگان شوراي شهر عليرغم اعتراضات متعدد مردم و رسانهها سكوت اختيار كردند و افرادي هم كه معترض شدند نتوانستند درمقابل سكوت معنادار ديگران راه به جايي ببرند.
به همين لحاظ امروز انتظار ويژهاي از سوي عموم مردم نسبت به انتخاب نمايندگان شوراي شهر وجود دارد. لذا بايد به يك ساختارشكني مديريتي در شوراي شهر دست زد و با توجه به افزايش آگاهي در بين آحاد مردم اميدوار به راه يافتن كساني در شوراي شهر باشيم كه دغدغه مديريت شهر را داشته باشند.
اما اين ساختار شكني تنها از سوي مردم صورت نميگيرد. بلكه نامزدها بايد مطلع باشند كه انتظارعمومي از آنها فراتر از آن است كه در دوران قبل شاهد آن بوديم. اين ساختار شكني درون شوراي شهر بايد صورت گيرد و افراد وراي جناح بازي سياسي به وظايف قانوني خود عمل كنند. البته داشتن گرايش سياسي هيچ منافاتي با عملكرد صحيح و دفاع از حقوق مردم ندارد. بلكه نمايندگان نبايد خود را وام دار و وابسته به شهرداري بدانند.
نمايندگان شوراي شهر بايد با هرگرايش سياسي و مديريت تخصصي كه وارد "ساختمان بهشت" ميشوند، فاصله و جايگاه خود را با مديريت شهري پايتخت حفظ نمايند.
وقتي نظارت مستقل و غيرجناحي برعملكرد شهرداري به عنوان مجري برنامههاي مديريت شهري وجود داشته باشد، ديگرشاهد اعتراض مردم نسبت به همراهي و مشايعت شوراي شهر با برنامههاي شهرداري نخواهيم بود.
اميدواريم اين ساختارشكني دوسويه از سوي مردم با انتخاب نمايندگان اصلح آغاز شود و با ساختارشكني مديريتي از سوي نامزدهاي جديدي كه به شورا راه مييابند ادامه يابد و هيچ دغدغهاي جز حركت بر مدار قانون و اجراي خواستههاي مردم در اولويت آنها قرار نگيرد.
منبع: روزنامه آفرینش