افروغ: جریانی میخواهد کشور را به سمتی که نشانی از روشنایی ندارد، ببرد
"احساس می کنم کار رو شنفکری مغفول مانده است و یک ضرورت است" این سخنان عماد افروغ ، اصولگرای کهنه کار مجلس هفتم شورای اسلامی، در پاسخ به علت عدم کاندید شدن برای نمایندگی دور نهم مجلس شورای اسلامی است. افروغ که چندی پیش در برنامه پارک ملت حاضر شد باز مثل همیشه تک تک سخنانش موجی از تشویق و اعتراض را به دنبال خود بر انگیخت. این نویسنده، جامعه شناس و سیاستمدار ایرانی که در زمان نمایندگی، نطق هایش همیشه صاحب تیتر یک روزنامه ها می شد، امروز اما تنها می نویسد و عدم حضورش در مجلس هشتم نتوانست از محبوبیت و حضورش در رسانه ها کم کند.
افروغ امروز عضو پژوهشگاه علوم انسانی، استاد جامعهشناسی دانشگاه تربیت مدرس و رییس گروه جامعه شناسی موسسه باقر العلوم است.وضعیت فعلی جریان های انتخابات، تعدد جبهه های اصولگرایی در عرصه انتخابات ، ریشه های عدم حضور اصلاح طلبان و راهکارهای برگزاری انتخابات سالم از محورهای گفت و گوی تابناک با عماد افروغ است.
سوال: انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی با فضایی تقریبا متفاوت از تمامی انتخابات هایی که در طول عمر جمهوری اسلامی انجام شده به پیش می رود. در ادبیات بسیاری از مردم، برخی نمایندگان مجلس و حتی برخی از بالاترین مسئولان نظام، نگرانی هایی از استفاده برخی از جریان ها از منابع قدرت و ثروت برای تاثیر گذاری بر فرایند انتخابات به چشم می خورد. چه پروسه ای در طی چند سال گذشته طی شد که امروز این نگرانی در جامعه شیوع پیدا کرده است؟ ریشه این التهاب فکری در چیست؟
افروغ : از مدت ها پیش نسبت به دخالت دولت در عرصه انتخابات مجلس نگرانی وجود داشت. با توجه به مفاهیم و گونه شناسی قدرت به خصوص مفهوم کلیدی " اغوا" این هشدار جدی است که ممکن است از روش های غیر آشکار و غیر مستقیم، از قبیل عزل و نصب ها و ارائه خدمات در زمان و مکان خاص برای تأثیرگزاری بر انتخابات استفاده شود و به گونه ای نتایج انتخابات به نفع یک گروه تغییر داده شود.
نکته قابل تامل در مورد این روش ها این است که شاید نتوان به طورمشخص و واضح مهرغیر قانونی بر آن ها زد و شاید هیچ تصمیم رسمی هم برای اعمال این روش ها اتخاذ نشود. این روش های مرموز و مربوط به عرصه عدم تصمیم گیری در قدرت، به حد کافی شناخته شده هستند. از طرف دیگر مصلحت اندیشی و سکوت و توجیه عده ای در برابر به کارگیری این روش ها، به این مسئله دامن می زند. حتی شاهدیم بر روی این مصلحت اندیشی ها، برچسب دفاع از نظام و مصالح نظام و انقلاب و جمهوری اسلامی زده می شود.
هیچ کدام از موارد بیان شده، دلیل موجهی برای توجیه این قبیل کارها نیست. اگر امروز در آستانه انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی خطر استفاده عده ای از منابع قدرت و ثروت دولتی برای ورود به مجلس گوشزد می شود، به این دلیل است که علائمی دال بر این قبیل دخالت ها و استفاده از منابع قدرت و ثروت دولتی مشاهده شده است.
به طور مثال می توان به جریان رد صلاحیت های هیئت های اجرایی نسبت به برخی چهره های موجه اشاره کرد. کسانی که در اسلام خواهی و التزام به قانون اساسی و ولایت فقیه آنها ذره ای تردید نیست. این موضوع ما را به این نتیجه می رساند که ظاهرا دخالتهای غیر مستقیم از هم اکنون آغاز شده و بایستی مراقب و هشیار بود .
هوشیاری از جانب چه کسی؟ هوشیاری مردمی تا بدانند چه کسانی در حال استفاده های نا به جا از منابع قدرت و ثروت هستند یا نظارت قانونی از جانب نهاد های قضایی و نظارتی؟
این مراقبت و هوشیاری فقط محدود به نهادهای رسمی مسئول و ناظر نیست. تمام شهروندان و مسئولان که درد مصالح ملی و دین و نظام را دارند، باید مراقب باشند، چرا که این مسائل بر اعتماد مردم اثر می گذارد و مردم را برای کشیده شدن پای صندوق انتخابات سست می کند. امیدوارم با توجه به بیانات رهبری معظم در نماز جمعه که به حق یکی از سخنرانی های تاریخی ایشان بود، مراقبت و توجه لازم از جانب مردم و مسئولان مبذول شود. توجه به وسعت نظر در تایید کاندیداها، این که ممکن است خطایی در تایید صورت بگیرد، و این که اگر خطایی هم صورت گرفت، کسانی که به گونه ای در اثر این خطا دچار آسیب می شوند، بنا به مصلحت بالاتر سکوت اختیار کنند و تابع قانون باشند، و اگر کسی صلاحیتش احراز نشد، الزاماً به معنای ناصالح بودنش برای تصدی سایر مشاغل نیست، سخنان بسیار راهگشا و آرامش بخشی بود. امیدواریم دایره توجه به سخنان رهبری فقط به این چند نکته محدود نشود.
به هرحال، باید متوجه این معنا باشیم که اگر عزل و نصب ها، کمک ها و یا ارائه خدمات، نه به دلیل محتوای ضروری آن ها، بلکه بنا به جهات انتخاباتی صورت گیرد، باید مورد تأمل و نقد واقع شود. اگر دخالتی صورت گیرد، در وهله اول باید توسط نهادهای رسمی و در وهله دوم توسط نهادهای مدنی جلوی آن گرفته و با آن برخورد قضایی شود.
سوال: شاهد این بودیم که اصلاح طلبان به صورت گسترده و با لیست و پرچم وارد انتخابات نشدند. بعضا شاهد این گفتمان هستیم که برخی نمایندگان مجلس از عدم تمایل نخبگان برای حضور در انتخابات و کاندیدا شدن گلایه می کنند. عدم ارائه لیست واحد از جانب اصلاح طلبان را امتداد خط اعتراض به برخی رفتارها نسبت به این طیف می دانید یا به آن چیزی که از آن به عدم تمایل نخبگان برای ورود به مجلس تعبیر می شود ارتباط دارد؟
افروغ: نخست باید تاکید کنم که مفهوم اصلاح طلبی یک مفهوم کشدار است که گروهها و جناحهای مختلف را در بر میگیرد. نمیتوانیم ادعا کنیم که اصلاح طلبان به طور مطلق ، در صحنه حضور پیدا نخواهند کرد. اما قبل از پاسخ به این سوال لازم است نکته ای را روشن کنم. به طور کلی ، فارغ از بحث اصولگرایی و اصلاح طلبی و با توجه به شناختی که از تنوع سلایق و دیدگاه ها دارم ، ورود با یک پرچم خاص را به عرصه انتخابات چندان مطلوب نمی دانم. شاید این تفکر ذیل فرآیند تفکیک و توسعه سیاسی است که به آن باور دارم.
آن دسته از افرادی که خود را کاندیدا نکردند، حسب تشخیص و درکی که از وضعیت کنونی داشتند، این کار را نکرده اند، شاید با کاندیدا نشدن خود به دنبال اظهار گلایه ای بودند و یا خواستند از رد صلاحیتهای محتمل پیشگیری کنند. کما این که این رد صلاحیتها نسبت به برخی اصولگرایان نیز اتفاق افتاد. اطلاع دارید زمانی که برخی از آنها با اعلام بیانیهای به نوعی اتنخابات را تحریم کردند، نسبت به آن موضع گرفتم ، چرا که معتقدم، این کار نوعی خودکشی سیاسی است.
مملکت متعلق به گروه خاصی نیست واگر هر فردی چه اصولگرا چه اصلاح طلب ملتزم به این انقلاب است، نباید به خاطر برخی اتفاقات ناگواری که رخ می دهد، کناره گیری یا موضعی را اعلام کند که برای همیشه نوعی خودکشی برای او محسوب شود. این حوادث زودگذر هستند، این اتفاقات می آیند و می روند. ما نباید حالت قهر داشته باشیم. خدا می داند که من خیلی از واقعیت ها را تلخ می دانم و خیلی از آنها را گوشزد کردم و حتی راه حل دادم که چه کنیم که از لحاظ شکلی و محتوایی شاهد یک حضور حداکثری باشیم، به رغم این که به بسیاری از این گوشزد ها توجه نشد، اما مصلحت ملی، انقلابی و معطوف به نظام ما ایجاب میکند که ما حضور پررنگ داشته باشیم و مطمئن باشیم که این شرایط عوض می شود. باید حضور داشت و خود را عرضه کرد و مردم را به شرکت در انتخابات تشویق کرد. باید به دنبال این باشیم که در حد ممکن اصلاحات درون سیستمی و درون گفتمانی صورت گیرد.
به دلیل این که در آستانه انتخابات هستیم، به صلاح نمی بینم که خیلی از حرفهای گذشته خود را تکرار کنم چرا که امروز به دنبال ایجاد فضایی برای حضور حداکثری هستیم. امروز وارد فاز جدیدی شدهایم و باید از ظرفیت های فاز جدید نهایت استفاده را ببریم. باید از مردم دعوت کنیم با حضور در انتخابات از بین کاندیداهای موجود، پاک ترین، مستقل ترین و شجاع ترین را انتخاب کنند. قرار نیست فقط افراد خاص و شناخته شده، تداعی کننده این مفاهیم مورد قبول باشند. مهم این است که مردم از حق رای خود استفاده کنند و این رای را از سر یک حق به صندوق ها بریزند و نه از سر رفع تکلیف. به هر حال اگر سازوکارهایی در خصوص اطمینان از سلامت انتخابات تعبیه نشود، خود به خود که نمی شود مطمئن بود. در خود قانون اساسی و قوانین مرتبط با قانون اساسی، حسب پیش بینی احتمال ناسالم بودن انتخابات و دخالت های ناموجه، هیات های نظارت تعبیه شده است.
همین امروز اگر احساس کنیم ممکن است دخالت هایی صورت گیرد، باید پیشگیری های لازم اعمال شود. قانون در مورد پاسداری از رای ملت پیش بینی هایی کرده است. الان بحث مهم تری مطرح است و آن دخالت های قبل از انتخابات است. باید نگران ولخرجی ها و حضور کانون های قدرت و ثروت دولتی و غیر دولتی نامشروع و تأثیرگذاری آنها در انتخابات باشیم. باید نگران دخالت ها و عزل و نصب ها و خدمات و کمک رسانی های سر بزنگاه انتخابات باشیم. چیزی که در گذشته هم شاهد بودیم. قانون برای صیانت و حفاظت از رایی که به صندوق ریخته می شود، پیش بینی هایی کرده است. اما برای این دخالت ها تمهید قانونی چیست؟ یعنی برای این که عزل و نصبی سر بزنگاه صورت نگیرد، از کانون های قدرت و ثروت استفاده نشود و ثروت های دولتی به گونه ای به کار گرفته نشود که در تغییر نتایج انتخابات یا تغییر نگرش مردم اثر گذار باشد، چه تدبیری اندیشیده شده است؟ باید سازوکارهایی باشد که مردم را مطمئن کند، نه از تقلب در انتخابات که از تخلف در انتخابات.
بحث امروز نگرانی از تخلفاتی است که چندان هم آشکار نیست. بداخلاقی ها، بی اخلاقی ها، تهمت زدن ها و جو سازی ها همه می تواند بر رای مردم اثر بگذارد. علاوه براین ، بریز و بپاش هایی که صورت می گیرد و وعده و وعیدهایی که داده می شود، رأی خریدن هایی که صورت می گیرد، نیارمند توجه و رسیدگی است. خریدن رأی ها ممکن است با پول شخصی انجام شود که از نگاه من همان هم قابل قبول نیست، اما بعضاً شاهد هستیم که متاسفانه با پول های دولتی نیز خرید رای انجام می شود و این می تواند کار را به مراتب مساله دارتر کند. جلوی این قبیل مسائل باید گرفته شود.
بخشی از این جلوگیری مربوط به حضور و نظارت مردم است، اما باید واقع بین بود. ما در جامعه امروز از نظارت مردمی فعالی برخوردار نیستیم. نهادهای مدنی متشکلی نداریم. پس باید نظارت را بیشتر به نهادهای رسمی بسپاریم و قوه قضاییه می تواند در این بین ذی نقش باشد و وظایفش را ایفا کند. مجاری محتملی که ممکن است از آن طریق، خطایی صورت گیرد را شناسایی کند و سازوکارهایی برای مقابله با این مجاری تعبیه کند. به همین خاطر می گویم قوه قضاییه حضوری فعال داشته باشد تا سر بزنگاه برخورد کند.
سوال: اما گاهی به بهانه مصلحت و یا دیگر مسائل مانند جایگاه و یا وابستگی های فرد خاطی، ممکن است رسیدگی به خطاها انجام نشود. این طور نیست؟
افروغ: یک مسئله باید به طور کامل شفاف شود. معمولا تخلف در چنین شرایطی به طور عمده از سوی مقامات دولتی سر می زند. به طور عمده اگر نخواهیم جزیی نگرانه با این مسئله برخورد کنیم، در شرایط ساختاری ما، قدرت و ثروت در قدرت دولتی تجمیع شده و معمولا در اینجاست که ممکن است عده ای بخواهند از این منابع در جهت رای آوردن استفاده کنند. حالا ممکن است کسان دیگری هم با اتکا به این قدرت ها خارج از عرصه تخلفات دولتی کارهایی بکنند که آنها نیز باید شناسایی شوند.
این شناسایی کار ظریفی است و دقت و اخلاق مداری بالایی را می طلبد. اگر قرار است نمایندگانی پاک و شجاع وارد مجلس کنیم، باید خیلی حساس باشیم. این حساسیت باید یک حساسیت ملی باشد، اما این به این معنا نیست که نهادهای قضایی در این بین نقش فعال خود را ایفا نکنند و یا منتظر دریافت شکایت باشند. باید رصد دقیق کرد و تخلفات را از نزدیک دید. یعنی نهادهای قضایی نیز باید بازوهای نظارتی برای انتخابات پیش رو داشته باشند.
سوال: با وجود این که اصولگرایان تلاش زیادی برای وحدت و ارائه یک لیست کردند اما امروز شاهد چند لیست مجزا در جریان اصولگرایی هستیم. تعدد لیست های اصولگرایی را چه طور ارزیابی می کنید؟
افروغ: با تعدد سلایق و تفاوت دیدگاه ها مخالفتی ندارم و حتی با نادیده انگاشته شدن این اختلاف سلیقه ها مخالفم. سلایق باید دیده شود. در واقع نه با وحدت گرایی صوری و نه با تفاوت گرایی مطلق موافق نیستم. اصولگرایان نیز می توانند در عین وحدت اختلافاتی هم داشته باشند. حتی با این فهرست های متفاوتی که ارائه شد نیز مشکلی ندارم. مسئله من این است که عده ای به غلط بپندارند که خود یک هستند و بقیه صفر. عده ای فکر کنند، تنها نیروهای ولایی نظام اند و دیگران ضد ولایت فقیه هستند. اینان هرچند ظاهرا مخالف مفهوم ولایت صغارند، اما عملا به دلیل جاهل پنداشتن مردم، ولایت صغار را دامن می زنند، نه ولایت فقیه در بستری از عقل گرایی و بارور کردن عقول را.
درد این است که عده ای پشت جایگاه ولایت فقیه سنگر بگیرند و دیگران را به صرف اختلاف سلیقه اقتصادی و سیاسی و فرهنگی با خود، متهم به ضدیت با ولایت فقیه کنند. دلیل این حساسیت این است که این اتهامات در وهله اول آسیبی به خود جایگاه ولایت فقیه است. به این غیریت سازی های کاذب اعتراض دارم. به این خودی و دیگری کردن، سخت معترضم. دیگری را صفر پنداشتن و خود را یک پنداشتن، می تواند فاجعه بیافریند. باید نگاه طیفی داشت. خوب که نگاه کنیم می بینیم دیگران نه تنها صفر نیستند، بلکه به یک نزدیک اند و آنهایی که ادعای یک می کنند، نه تنها یک نیستند که به صفر نزدیک ترند. اینها نوعی به کار گیری ادبیاتی است که در مجموع، به سلامت اداره جامعه آسیب وارد می کند.
مهم این است که هر کس حرف خود را بدون توهین و تهمت به دیگری، بزند. نباید یکدیگر را متهم کنند که تو از جنس اسلام و انقلاب نیستی. این قبیل مسائل جای تامل دارد. هرکس خود را عرضه کند. هرگز نباید به بروز این تفاوت ها و اختلاف ها حساسیتی نشان داد. این که از روش تخریب دیگری استفاده شود تا خودمان را یک نشان دهیم ، جای حساسیت و واکنش جدی دارد. به علاوه، واقع بینانه باید گفت این قبیل رفتارها که همراه با اغوا و فریب است، غالباً با اتکا به ثروت و سرمایه دولتی انجام می شود. این نگران کننده است که شاهد استفاده از زر و زور و تزویر باشیم. یعنی صاحب قدرت، صاحب زر و صاحب تزویر هم باشد. یعنی غیریت سازان با اتکا به قدرت و ثروت دولتی سعی کنند مجلس آینده را از آن خود کنند و این جریان، مقدمه ای شود برای کارها و تصاحب های بعدی. بر مجاری رسمی واجب است که نظارت جدی کنند و مانع شوند.
صاحبان زر و زرو و تزویر امروز کشور، جریانی است که می خواهد کل سرنوشت کشور را به سمت و سوی خاص هدایت کند. این سمت وسو هیچ نشانی از روشنایی ندارد. درواقع قوه مجریه فقط و فقط باید به مرّ قانون عمل کند و در این بین، از ترفند های غیر مستقیم برای دور زدن قانون استفاده نکند. قوه مجریه فقط باید مجری برگزاری یک انتخابات سالم باشد. اما چه کسی است که نداند دولت فعلی فقط به این بسنده نکرده است و در دوران اخیر شاهد بودیم که متاسفانه برخی از نمایندگان شناخته شده مجلس هم، بستر را برای دخالت دولت فراهم کردند.
فراموش نخواهیم کرد که تعدادی از نمایندگان مجلس با رئیس دولت برای انتخابات بعدی جلسات مشترک داشتند، این چه معنایی دارد؟ یعنی این که عملا برخی از نمایندگان پذیرفتند که قوه مجریه باید در انتخابات دخالت داشته باشد، نه برای این دسته از نمایندگان یک کارنامه قابل قبولی است و نه برای دولت علامت خوبی است . همه ما می دانیم در انتخابات مجلس هشتم، دولت ذی نقش بود و سهمیه داشت و هم اکنون نیز متناوباً جلسات انتخاباتی دارند. این رفتارها چه محمل قانونی دارد؟ امیدواریم مجاری رسمی و قضایی جلوی این مسائل را بگیرند. این رخدادها بیان گر دخالت آشکار قوه مجریه در قوه مقننه است که باید با آن مقابله کرد. چه بخواهیم چه نخواهیم این بر اعتماد مردم، دیر یا زود اثر سوء می گذرد.
گفتوگو از سیما پروانهگهر